وصیتنامه شهید احمد رحمانی ساری قیه
خدمت تمامى سروران گرامى و بستگان نزدیك و از جان عزیزترم، سلام
اینك كه زندگى در این دنیاى مادى و بى ارزش براى من وجود ندارد و امكان زیست در روى زمين برایم به اتمام رسیده است قلم را بر دست گرفته ام و این چند سطر را به عنوان وصیت یا وداع ابدى به رشته تحریر در مى آورم.
امیدوارم كه بعد از من هر كسى كه در پاى این وصیت نامه نشسته و یا در حال خواندن و گوش كردن آن است عمرى با عزت و طولانى را خداوند متعال براى آنان فراهم سازد.
در ابتدا از تمامى سروران عزیزم عاجزانه خواهشمندم كه براي من گریه نكنند و اشك شادى بریزند زیرا كه شهادت و به سوى عرش ابدیت به پرواز در آمدن، نهایت آرزوى من است. از مادر عزیزم كه همیشه و در هر جا و همه حال یار و غم خوار من بوده خواهش مى كنم كه مرا حلال كند و بعد از من گریه نكند و شیرش را مخصوصاً حلالم كند.
از پدر بزرگوارم آرزوى حلاليت دارم و امیدوارم مرا مورد بخشش قرار دهند. اگر در حق فرزندى نسبت به آنها كم لطفى كرده ام مرا ببخشند.
از خداوند بزرگ آرزو دارم كه آنها را در زیر سایه پر عظمتش نگاه دارى و مراقبت نماید.
از برادران و خواهران عزیزم كه همیشه نور چشمان من بوده اند و یاد آنها نیروى بازوى من بوده است عاجزانه خواهانم كه مرا حلال كنند و از برادران هم مى خواهم كه راه مرا ادامه دهند و فردى مفید براى جامعه باشند.
در خاتمه سعادت و سلامت تك تك عزیزان خودم را از خداوند متعال خواهان و خواستارم.
دیگر مزاحم وقت گرامى شما نمى شوم
افسوس كه روح در بدن نیست مرا
وز جاه و جلال زندگى اثرى نیست مرا
دوستان و برادران مرا یاد كنید
رفتم سفرى كه آمدن نیست مرا
انا لله و انا الیه راجعون
1366/01/02
احمد رحمانى
ثبت دیدگاه