وصیتنامه شهید احمد قربان زاده
بسمه تعالى
با ایتها النفس المطمئنه - ارجعى الى ربك راضیة مرضیة - فادخلى فى عبادى - و ادخلى جنتى. « 1 »
گر مرد رهى میان خون باید رفت از پاى فتاده سر نگون باید رفت
درود بر تو اى بزرگ رهبر مستضعفین جهان و سلام بر شما شهید پروران و خلاصه سلام بر تو اى پدر و مادر. سلام بر شما كه اینگونه فرزند خود را در دامن پاك خویش پروراندید و او را به خداى خود هدیه كردید. آرى ( با تمام ) نا امیدیها عاشقانه در راه خدا گام نهادن بود.
آرى پدر و مادر، در شهادت من به جاى غم و اندوه شادى و مباهات را برگزینید تا دیگران ادامه دهنده راهم باشند بر سنگ مزارم ناكام ننویسید زیرا كه خودم این راه را آمدهام اگر بخواهم وصیت بنویسم و اگر بخواهند آن برادران رزمنده و این خودم بودم كه خواستم به نداى (هل من ناصر ینصرنى ) حسین (ع) پاسخ دهم.
اى برادرم، من مىروم تا دنیا بداند سرباز بدون هیچ چشم داشتى و هیچ آرزویى و شهادت و پیروزى اسلام تنها هدفم در تمام نا امیدیها عاشقانه در راه خدا گام نهادن بود.
بسیجیهاى خردسال در سنگر وصیت بنویسند، خدا گواه است كه اگر دریاها مركب شوند و تمامى نىها قلم شوند باز كم است.
سخنى چند با تو اى سرباز همسنگرم، مبادا كوچكترین تخلفى مرتكب شوى و كوچكترین بىاحترامى از سوى تو به این برادران بسیجى فداكار و خانواده معظم شهدا شود زیرا كه تو سرباز امام زمان (عج) هستى، سرباز اسلام و قرآن هستى و آبروى امام حسین (ع) در نزد سربازان به گرو گذاشته شده.
و اما شما اى امت حزب الله، قدر این امام عزیزمان را بدانید و شما را به خدا سوگند همراه رهروانش باشید كه راهى جز راه حسین نیست.
و اما سخنى با تو اى برادر مهربانم، آگاه باش كه برادرت آگاهانه راهش را انتخاب كرد، بدان كه كسى مرا مجبور نكرده و از پدر و مادر، از برادرم و خواهرانم و زندگى به خاطر خدا و قرآن و اسلام این چنین چشم مىپوشد و این مشكلات را تحمل مىكند و اما تو اى خواهرم، قبل از هر چیز استعمار، از سیاهى چادر تو مىترسد. خواهرم، حجابت را حفظ كن و فرزندت را چون على اصغر حسین (ع) تربیت كن تا منافقین را به لرزه افكنى و چنان باش تا مرید زینب باشى،انشاء الله.
امام را دعا كنید
والسلام - پایان
وصیت نامه سرباز احمد قربان زاده
در سنگرهاى منطقه مجنون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« 1 » فجر، آیات 27، 28، 29، 30
ثبت دیدگاه