شناسه: 344563

وصیتنامه شهید ارسلان کردکرودی

من اول این وصیت را با نام خدا و نام شهیدان آغاز مى‌كنم من در وصیت خویش مى‌نویسم كه اى پدر و مادرم بعد از مرگ من هیچ گونه ناراحتى نداشته باشید چون من قبل از آنكه به سربازى بروم خواب دیدم و خدا به من گفته است تو باید از این جهان به جهان دیگر بروى و من هم چاره دیگرى جز این نداشتم یا به سربازى مى‌رفتم و میمردم یا اگر هم نرفتم باز هم مرگ زیرپایم بود و باز مى‌میرم برادرم من در این دنیا آرزوها كرده بودم اما به آرزو خود نرسیده ام من دوست دارم كه تو همه آرزوهایم را برطرف كنى ابوالفضل جان من در این جهان كارها مى‌كردم و چیزها مى‌ساختم و بعضى از من تعریف مى‌كردند تو باید در ساختن اینكارها از من پیشه كنى و یاد بگیرى تو باید بعد من كارهایى كه من مى‌كردم از جمله برق كشى - لامپ و یا هر نوع كار دیگرى كه مى‌كردم باید یاد بگیرى چون این گونه كارها هم به درد تو میخورد و هم به درد جامعه مى‌خورد ابوالفضل برادرم من در وصیت خودم نوشتم كه تو در دو كار باید بكوشى و به آن عمل كنى.
1- باید به من قول بدهى كه هم مواظب پدر ومادر بعد احمد كوچولویمان را دوست دارم.
2- باید با شخصى ازدواج كنى كه او خیلى دوست داشت با من ازدواج كند ولى نمى‌توانستم كه او را ناراحت كنم و به او بگویم كه من شهید مى‌شوم و من نمى‌توانم با تو ازدواج كنم ولى حالا تو باید با او ازدواج كنى چون تو تنها كسى هستى كه مى‌توانى هم مرا شاد و هم او را شاد خندان نمایى ولى در مورد مرگ من.
هیچ قطره اى در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونى كه در راه خدا ریخته شود بهتر نیست و من مى‌خواهم با این قطره خون به معشوقم برسم كه خداست وصیت مى‌كنم كه بعد از مرگ من برایم گریه نكنید و بعد از مرگ من به همه دوستان و آشنایان و رفیقان تبریك بگوئید و بگوئید كه جان ارسلان هدیه اى براى امام امت و در راه خداست و براى همین بود كه ارسلان به جهاد در راه خدا رفت و شربت شهادت نوشید ابوالفضل جان اكنون كه این وصیت نامه را مى‌نویسم صداى گلوله ها و توپهاى كفر همه جا را فرا گرفته است همسنگرانم را مى‌بینم كه تكبیر گویان در انفجار توپ شهید مى‌شوند برادر عزیزم به دوستانم بگو كه بعد از مرگ من ناراحت نباشید چون عاقبت ما همین است و ما روزى دنیا مى‌آییم و روزى هم از دنیا خواهیم رفت. اصلا انسان از تخمى است كه مى‌آید و مى‌رود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این وضعیت را به كسى نگو فقط مطالبى كه سفارش كردم به دوستانم بگو و نگو كه ارسلان برادرم وصیت نوشت و آن بدست من است آنها از تو میگیرند و بتو نمى‌دهند من از تو خواهش مى‌كنم كه این را تا عمر دارى نگه دار و به كسى نده.
شب خوش و به امید دیدار.
وصیت نامه ارسلان برادر عزیزت

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه