وصیتنامه شهید اسداله گلک خیبری
بسمه تعالی
وصيتنامه شهید
اینجانب اسدالله گلک خیبری فرزند روح الله صادره از گناباد سن 43 سال متولد 1317 اکنون که در جبهه حق بر علیه باطل در جنگ تحمیلی با لشکر کفر در ستیز میباشم لازم میدانم که وصیت خود را بشرح زیر بنویسم تا زن و فرزندانم در جریان امر قرار بگیرند.
یک ـ بعد از من قیم زنم خواهد بود و سرپرستی بچه ها را به عهده خواهد گرفت تا موقعی که فرزندم پیمان به سن قانونی برسد و پس از من هر یک به نوبهی خود از حقوق شرعی که به آنها تعلق میگیرد بهرمند گردند. مادری دارم پیر که تا موقع حیات لازم است که ماهیانه مبلغ 1000 ریال به او از حقوق دریافتیام به او از طرف زنم کمک شود.
بدهکاری و طلبکاری ندارم. جنازهام به دست زنم برسد و محل دفنم بخواستهی اوست. این وصیت نامه جنبهی رسمی دارد و اعتبار آن در صورت کشته شدن من میباشد و در صورت زنده بودن من از درجه اعتبار ساقط است.
در پایان این وصیت نامه از زن و فرزندانم و مادر و خواهرم انتظار دارم که بر مزار من گریه نکنند و بدانند که اگر چنانچه خون نباشد حق بر باطل پیروز نمی شود و من هم مانند هزاران هزار جوان دیگر به خاطر حق و حقیقت و برای آزادی به درجهی رفیع شهادت نائل شدهام. جان من از آنها که رفته اند عزیزتر نیست پس بنابر این غم بخود راه ندهید. این راهی است که دیر یا زود باید رفت. پس چه بهتر از شهید شدن و با افتخار مردن.
عزیزانم، می دانم که تحمل نبودن من برایتان دشوار خواهد بود ولی صبر و شکیبایی پیشه کرده و تحمل نمایید و همسر مهربانم بار سنگین زندگی و پرستاری از فرزندانم را بهتر از موقع حیات من انجام دهد.با این که مطمئن هستم و احتیاج به یادآوری نیست ولی یاد آور میشوم که همسرم به فرزندانم بگوید که من چطور و در چه راهی به درجهی شهادت رسیدهام، تا از غم و اندوهشان کاسته گردد.
ضمن سلام به بهمن عزیز، دایی فرزندانم و سایر داییهای فرزندانم و مادرزنم، انتظار دارم پبش از پیش صبوری کرده و نگذارید وراثم در صحنهی زندگی تنها بمانند گو اینکه از این نظر مطمئن هستم.
این وصیتنامه در مورخه 1359/10/22 در حالی که با برادر عزیزم آقای صدقی در سنگر رزم بسر میبردیم نوشته و به امضاء رسید.
ثبت دیدگاه