شناسه: 344818

خاطره ای از زبان مادر شهید

مادر شهید می گوید: او همواره برادران را به پاکدامنی، آزادگی و حراست از وطن سفارش می کرد. و خواهران را به حفظ حجاب و پاسداری از حرمت خون شهیدان تاکید و توصیه داشت. از نظر تواضع، فروتنی، حجب و حیا امانتداری و حفظ اسرار در میان دوستان خود زبانزد بود و همه دوستان وی را به عنوان سمبل صبر و استقامت، می شناختند. یکی از جوانان دوست داشتنی و  محبوب در بین اهالی بود و بواسطه اخلاق خوب و ورزشکار بودن و ناموس پرستی مورد توجه مردم قرار می گرفت. به همین خاطر مردم با وی ارتباط تنگاتنگی داشتند حق و حقوق دیگران را رعایت می کرد و همه را نسبت به خود ارجعیت می داد نمازش را سر وقت می خواند و همه را به این کار تشویق می کرد. او از امام به عنوان یک شخصیت والا یاد می کرد زندگی خود را در بسیج گذراند و حتی موقع امتحانات کنکور دست از همکاری با بسیج بر نداشت.

در شب های امتحان از طریق بسیج رویان و عملده برای نگهبانی شب به همراه سایر بسیجی های محل به بسیج منطقه می رفتند و وقتی مورد اعتراض واقع می شد که چرا درست را نمی خوانی در پاسخ می گفت فعلاً وظیفه ای مهم تر از درس خواندن دارم و باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم او می گفت کتاب و لوازم خود را برای مطالعه به بسیج می برم و آنجا مطالعه می کنم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه