وصیتنامه شهید اسفندیار سورانی

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده مهربان
نامه اى از پنجوين به عنوان وصيت و دعا و سلام.
خدمت پدر مهربانم و مادر گراميم سلام عرض مى كنم. اميدوارم كه حال شما خوب بوده باشد.خدمت برادرانم و خواهرانم كه با هم بزرگ شديم و خدمت تمام قوم، خويشان، عموهايم، عموزاده هايم، دايي هايم و عمه هايم سلام گرم مرا برسانيد و از آنها حلاليت طلب نماييد؛ چون كه جبهه حق عليه باطل هستم و شب حمله نزديك است شايد به اوج خدا پرواز كنم و مرا ديگر نبينيد.
پدرم! اگر سعادت نصيب من شد و در راه خدا شهيد شدم ناراحت نباشيد مثل امام حسين (عليه السلام) كه در جبهه حق مقابل يزيديان خودش كفن به گردن على اكبر انداخت و روانه جنگ نمود يا حضرت ابراهيم (عليه السلام) كه حضرت اسماعيل را در درگاه حق مى خواست قربانى كند. مادرم مثل حضرت زينب (سلام الله عليها) كه در كوفه و شام يزيديان رسوا نمود شما چون شب ها براى من بلند گريه كنيد و هر شب جمعه برايم قرآن بخوانيد و حجاب اسلامى را رعايت كنيد.
من در راه رهبرى و مولايى كه با صداى بلند تمام كفار و بعثيان را رسوا نمود، هستم. رهبر من و مولاى من نايب بر حق، امام خمينى است كه بت شكن زمان است و چند قطعه شعر مى گويم، مادرم، پدرم، برادرانم و خواهرانم هيچ موقع ناراحت نباشيد؛
اگــر خـــداى يــار مــن شــد و شهيـــــد شـــدم
شدم اگر من به خون غلطان، منم سرباز روح الله
مخــور غـــم مـــادر نـالان كـه پيوستم به جندالله
گلستــان مى شـــود ايـــران  بسوى ارتـتش الله
از ايــن گـتل ها كه شد پرپر، روان گشتم ايا مادر
در پايان از همه شما خداحافظى مى‌كنم و به كسى هم بدهكار نيستم و از كسى هم طلب ندارم. از تمام قومان و خويشان خداحافظى و حلاليت مى طلبم.
چاكر و فرزند شما اسفنديار سورانى
1362/12/26