وصیتنامه شهید اسماعیل ساریانی
سم رب شهداء و الصدیقین و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ آنهایی که شهید شدند در راه خدا، کشته مپندارید که آنان نمرده اند بلکه در نزد خدا روزی می خورند. با سلام به امام زمان (عجل الله فرجه) و نایب بر حقش امام خمینی. من به جبهه آمدم، بلکه خدایم را شناختم و به جبهه آمدم که به صدام و صدامیان بفهمانم که شما نمی توانید یک قدم به میهن اسلامی تجاوز کنید. ای مردمی که در پشت جبهه به اسلام لطمه می زنید مگر شما نمی فهمید خدایی هست و شما را به عذاب خواهد کشید. به هوش باشید که قیامت نزدیک است و شما در روز جزا نمی توانید جواب خون شهداء را بدهید. پیام من به شما این است که شما به جبهه بیایید و با دشمنان اسلام بجنگید اگر چه بکشید دشمن را و اگر کشته شوید در هر حال پیروز هستید. و پیام من به دوستانم این است که در پشت جبهه و در پشت میزها سنگرها را حفظ کنید و با قلم خود ضربه ای به دشمن بزنید. و پیام من به مادر و پدر عزیزم این است که اگر در این مدت به شما اذیت و آزاری رساندم امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید و از مردم برایم حلالیت بطلبید. و ای مادر! من سوی کسی رفتم که همه عاشقان حسین (عليه السلام) می روند؛ من در نزد خدا می روم و در پیشگاه پرودگار روزی می خورم. و اما پیام من به مردم این است که امام خمینی را تنها نگذارید و با دشمنان اسلام بجنگید و مادر مرا حلال کن. از آیت 150 تومان می خواهم. از داود جعفر 100 تومان می خواهم، بگیرید از خوانندگان می خواهم که جمله ها را درست کنند و بخوانند چون وقت نبود می خواهم به نماز بروم. خودتان تکمیل کنید
ثبت دیدگاه