وصیتنامه شهید جواد آزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
عسی ربکم ان یهلک عدوکم و یتخلفکم فی الارض فینظر کیف تعملون
باشد که پروردگارتان ، دشمنانتان را هلاک کند و شما را در این سرزمین جانشین کند و بنگرد چگونه عمل می کنید..
باسلام به امام زمان مهدی موعود و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر شهداء، شهدایی که با ایثار جان خویش اسلام را زنده نگهداشتند و با سلام به خانواده محترم شهداء آنهایی که مشتاقانه فرزند خویش را راهی جبهه ها نمودند . سخنم را از کجا شروع کنم و از کجا برای شما بگویم ، از قاسم آن نوجوان 13 ساله بگویم که وقتی امام حسین (ع) در باره مرگ از او سئوال می کند می فرماید مرگ در نظر من از عسل شیرین تر است یا از حبیب ابن مظاهر بگویم که حتی موقع پیری نیز به یاری امام حسین (ع) شتافت و به ندای (هل من ناصر ینصرنی) او جواب مثبت داد. و یا از کربلای ایران بگویم که چه جوانان پاک باخته ای در این راه به شهادت رسیدند وقتی انسان تنها گوشه ای می نشیند و فکر می کند و در روند این انقلاب قرار می گیرد از خودش خجالت می کشد. از خانواده شهدا خجالت میکشدکه چرا هنوز هم که این همه شهید فدای این انقلاب شده اند دنبال مادیات می رویم و اصلاً به فکر معنویت نیستیم . برادران عزیزم امیدوارم که دعا را هیچگاه از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه در مجالس دعا حضور داشته باشید و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و مواظب باشید هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت مبارز جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمین و روز جشن ابر قدرتهاست . و شما ای مادران عزیز فرزندانتان را به جبهه بفرستید و مانع آنها نشوید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود و همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم و پیامم به شما جوانان غیور این است که هیچگاه جنگ را فراموش نکنید زیرا امام فرمودند جنگ را سرلوحه امور خود قرار دهید و برای ادامه دادن راه شهداء به شماست که به جبهه بیائید و مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر امام حسین (ع) در راه حسین (ع).و با هدف به شهادت رسید . و مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که حسین با یارانش در میدان نبرد شهید شدند. ای برادران در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید. امیدوارم که خونم باعث شود تا کسانی که به ولایت امام خمینی اعتقاد ندارند را متحول سازد و آنها را به خدا نزدیکتر سازد. در پایان از پدرم و مادرم می خواهم که در شهادت من اندوهناک نباشند زیرا پیامبر اکرم در باره شهید می فرماید که در روز قیامت فرشتگان مرحبا گویان به استقبال مجاهدین راه خدا که با شمشیر به خود آویخته از درب مخصوص ( باب المجاهدین ) وارد بهشت می شوند می روند و هر آنکه جهاد در راه خدا را به همراه امام عادل ترک نماید لباس خواری و ذلت پوشیده و در زندگی تنگدست و نیازمند گردد و دینش از بین برود و در پایان از خانواده ام و همچنین از مردم شهیدپرور اردکان و شریف آبادحلال بودی می طلبم..و همچنین پیامم به خانواده ام این است که همیشه مرگ در نظرشان مجسم باشد و همیشه به یاد خدا باشند و همچنین درمجالس دعا و نماز جماعت شرکت نمانید. و همچنین دو ماه نماز برایم بخوانید و 28 روز برایم روزه با کفاره بگیرید از این جهت کفاره که چون رمضان پارسال در جبهه بودم و نتوانستم تا سال دیگر قضای آن را بگیرم.. (.البته باید اضافه کنم یک روزه قضا گرفتم ) و همچنین 20 روزه از رمضان امسال باقی دارم که این هم در جبهه بودم برایم بگیرید..
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
8.محرم الحرام 1404 هجری قمری برابر با 23 مهرماه 1362
جواد آزادی
ثبت دیدگاه