وصیت نامه شهید حمیدرضا آقاعسگری
بسماللهالرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیلالله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون(آل عمران 169) با سلام و درود به رهبرکبیر انقلاب اسلامی و با درود و سلام به ملت کبیر ایران. ما باید در هر شرایطی وصیتنامه خود را آماده کنیم چون معلوم نیست که یک دقیقه دیگر زندهباشیم یانه. ای ملت ایران بدانید خداما را درحال امتحانگذاشته و مادر مقابل سختیها و آسانیها امتحان میکند ومطمئن باشید که آخر هرسختی آسانی و درمقابل هرآسانی سختی وجود دارد. خدای تبارک و تعالی عرض کردهاند که: بدانید ای کسانی که درمقابل سختیها میایستید اجر عظیمی دارید و بدانید که این درخت احتیاج به آب دارد اگر بنا باشد که من در این دریای طولانی باشم بگذارید که به شهادت برسم آیا تابه حال فکرکردهاید که جان یک انسان کمتر از انقلاب اسلامی است اگر بناهست که با خون من این درخت بیشتر رشد کند پس ای خدای بزرگ مرا به درجه رفیع شهادت برساند.
ای ملت غیورایران نگذارید که خون جوانان شما پایمال شود. با بیحجابیها و با شهوات دنیوی که درآخر پشیمانی است دست بزنید. ای ملت ایران به جبهههای حق علیه باطل بروید تا خدا و امدادهای غیبی را با چشم خود ببینید. بیایید و درمقابل مشکلات مقابله کنید آیا به فکرافتادهاید که کسی که به اینجا میآید لیاقتمیخواهد واقعا کسی که اینجا میآید از جان و مال خود گذشته و بسوی ایزدمتعال میآید چون شیر پاک و در خانوادهای پاک و مطهری بزرگ شدهاست.
من از فامیل میخواهم که راه شهیدان را ادامه بدهند و به جبهه بروند و از هرنظر که میتوانند به این انقلاب کمک کنند.
ای خدا تو خود میدانی که من برای این به اینجا آمدهام که درمقابل ستمگریها مقابله کنم و یا پیروز بشوم و اگر لیاقت داشتم شهیدشوم.
منمیدانم که شهیدخواهم شد چون یک شب خواب دیدم دردنیا ابدی هستم و یک ملائکه دستم را گرفته و بعد از گذشتن پل صراط که یک دستم دردست ملائکه بود رد شدم و بعد پرسیدم که اینجا کجاست چرا اینقدر آتش زبانه میکنند چرا اینها پاهایشان را بالا گرفتهاند گفت اینها اهل عذابند بعد به جای خوش صفا رسیدیم جایی بود که دورتا دورش میله کا شتهبودند و ساختمان بسیاربزرگی بود و چند گوسفند و یک چوپانی داخل شدند ملائکه دستم را ول کرد و گفت برمیگردم رفت وبرگشت گفت داخل شو داخلشدم بعدازاینکه داخل شدم دربازشد و عدهای آمدند و گفتند فلانی مارا اجازهبدهد تا ما بیاییم تو دراول وقتی شهید شدم یک نفر آمد و سرم را دردامن گرفت و گفت بگو:
اشهدان محمدرسولا... و اشهدان لااله الاا...گفتم.
امام را درنماز دعاکنید فرج امام زمان دعاکنیدبرای رزمندگان و جانبازان. بدانید شما مسئولید درمقابل این شهدا پشت جبهه را داشتهباشید. بیایید ودرکنار رزمندگان نمازشب بخوانید دعا و زاری کنید.
برای من یک روز روزه قضا بجا آورید و درحدود 2 هفته نمازقضا دارم که باید بخوانید از شما تقاضا دارم که اخلاق اسلامی را رعایت کنید و درعزای من ای مادر مبادا در جلوی مردم درعزای من گریه کنی و ای پدر درخفا کنید گریه برای امام حسین کنید من خود قابلی نبودم. از طرف من از فامیلها حلالیت بطلبید و بگو که افتخارکنید. ای مادر و ای پدر باید افتخارکنید که چنین فرزندان برومندی تقدیم انقلاب کردهاید.
انشاا... که همیشه بیادخداباشید و امام را فراموش نکنید و نماز شب بخوانید که همه پیروزیهای ما دست خدا و دست امدادهای غیبی اوست.
ثبت دیدگاه