وصیت نامه شهید رضا آیین
بسما... الرحمن الرحیم اینجانب رضا آئین فرزند محمد صادر از یزد در سال 1342 بدنیا آمدهام هدفم از به جنگرفتن این میباشد که اولا خدمتی به اسلام و ثانیا به فرموده امام خود لبیک گفته که میفرماید هل من ناصرینصرنی آیا کسی هست که مرا یاری دهد و من راه جهاد درراهخداراانتخابکردمکهآریمیبایددر رکاب حسین جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد و این را هم بگویم که من با رضایت خود و خانواده خود در رکاب حسین میجنگم.
مادرجان بعد از شنیدن خبر مرگم خواهش میکنم اشک مریزید زیرا امام بزرگوارمان در مرگ فرزندش اشک نریخت چون میدانست رضای خداوند در این امر میباشد دیگر عرضی ندارم. خداحافظ . برادرجان در حدود چهارصد تومان مدرسی که صنایع فلزی امید است بدهید و درحدود پانصد تومان پول هم به تعمیرگاه سعید که نزد مسجد صاحب الزمان است بدهید. و در حدود ..56 ریال هم به داماد حاجی میر افضلی به نام حسن است بدهید و مقدار سهمی که از خانه دارمازطرفعلیبقیهاش را بهجبهههای حق علیهباطل کمک کنید و مقداری از آن پول را بخرج نماز و روزهای که من نتوانستم بشومیا بگیرم خرج کنید.
ثبت دیدگاه