وصیتنامه شهید علی اکبر ابراهیمی بسابی
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنوا له تقولون الله تفعلون ای کسانیکه ایمان آورده اید چرا چیزی زبان می آورید که در مقام عمل خلاف میکنید بزرگست از روی شدت و غضب نزدخدا که گوئید آنچه راکه نمی کنید ما برای دفاع از کشور اسلامی و اسلام عزیز و به ندای رهبری انقلاب اسلامی امام خمینی پاسخ دادیم که همچون مردم کوفه نباشیم با امام حسین بیعت کردند و بعد بیعت را شکستند ما به جبهه های میرویم تا این صدامیان که فردا از پای در آوردیم و ای مردم دست از این رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر ندارید و البته این نیری که ما به آنها ؟ ما نمی توانیم این کار را بکنیم خداسه این تیر را بر فرق این بد صفتان می زند به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی بخصوص اسرائیل جنایتکار خدا آن کسانیکه به اسلام و مسلمین خدمت میکند ارج دهد اما ای پدرو مادر عزیزم امیدوارم که بدیهای من را که جز بدی به شما نکردم حلال کنید و در بخشیدن گناه من ؟ و ای همسر عزیزم که من نیز به تو بدی کردم وامیدوارم که مرا ببخشی و در تربیت فرزند عزیزمان کوشا باشی که بعد از من به لعنت نگویند این نکته قابل توجه است که به نظر من تو در تهران بمانی و اگر خواستی هر طور که نخواستی هر طور که خواستی تصمیم بگیر یا اینکه می روی همان ولایت یا نه خود دانی و ای پسر عمه عزیز شما از جانب من از تمام فامیل ها حلالیت بطلبید و بگوئید مرا ببخشند و همانطور که در کاغذی نوشتم در پیش بخاری است خمس مال مرا بدهید و در ضمن 250 ریال حاج حسن عموی شما از من طلب دارد و محمد نیز طلب دارد مقداری هست عمه سکینه نیز پول یک ترانس و 26 عدد باطری متوسط طلب دارد که این طلب ها را پولش را از محمود عمه بگیرید و به آنها میدهید چون از او طلب دارم دیگر عرضی ندارم خداحافظ
ثبت دیدگاه