شناسه: 345646

وصیتنامه شهید علی‌اکبر اقبالی

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم 
و من یقاتل فی سبیل‌الله  فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما(نساء74).         و هرکه جهادکند درراه خدا و کشته شود یا فاتح گردد؟؟؟ که اورا اجری عظیم دهم.
     با درود فراوان به پیشگاه حضرت صاحب‌الامر امام زمان (عج) و نایب بر حقش و باسلام به ملت شهیدپرور ایران وصیتنامه‌ام را آغازمیکنم. به امید اینکه به مقام والای شهادت نائل‌آیم. انشاءالله .   
     سلام من به شما ای پدر و مادرم که فرزندتان را ابراهیم‌وار به جبهه حق علیه باطل فرستادید مرا  از شیره جانتان تغذیه کرده‌اید مخصوصا توای مادرم که لیلی‌وار علی اکبرت را به میدان نبرد فرستادی. درود من به شما که مال حلال خورده‌اید که فرزندانتان قابل این مقام باشد و قابلیت این مسئولیت بزرگ را داشته باشند که از حریم مقدس قرآن و اسلام عزیز و مملکت امام زمان و از نوامیس ملت مسلمان دفاع کند آفرین برشما.
     اما پدرم ومادرم بدان که اگر من بدون اجازه‌تان به جبهه آمدم این وظیفه‌ام بوده که عملی کرده‌ام و وظیفه‌ام را انجام داده‌ام و مسئولیت شما بعد از شهادتم این است که بلکه درخواستم از شما این است که موقعی که من شهید شدم دنباله جنازه‌ام گریه وزاری نکنید چرا؟  چونکه با گریه کردن شما و جریحه‌دارکردن قلب پاکتان دشمنان اسلام، دشمنان قرآن، دشمنان امام زمان و نایب برحقش خوشحال می‌شوند و این امکان را دارد که گریه شما باعث این شود که از درجه شهادتم کم گردد. آخر شما فکرکنید که انسان باید بمیرد چرا طوری نمی‌میرد که مرگش باعث عزت شود ودرراه خدا وبرای خدا کشته نشود چونکه ما درزندگیمان کاری برای خدا و اسلام و قرآن نکرده‌ایم. امربه‌معروف کرده‌ایم؟ نکرده‌ایم. نهی ازمنکر کرده‌ایم؟ نکردیم. من که هرچه فکر می‌کنم زندگیم بجز گناه چیز دیگری ندارد لذا به این خاطر بود که عازم جبهه شدم که بلکه این خون ناچیزم باعث آبیاری درخت نو رسیده انقلاب اسلامی ملت مستضعف ایران گردد. 
     در پایان از شما درخواست می‌کنم که اگر من را از دست‌دادید متأثر نباشید و راه مرا که انشاءالله  راه حسین است ادامه دهید. آخر شما پیرو حسینی هستید که تمام زندگانیش را درراه اسلام داده در آن لحظات آخر که تمام یاران و سربازانش کشته وشهید می‌شوند آن سربازشش ماهه‌اش را می‌آورد و فدای اسلام می‌کنند .
     به هرحال بلند شوید و امام را تنها نگذارید دنباله‌رو روحانیت مبارز باشید به پیش بروید من که هنوز چند برادردیگر دارم آنها را هم را ادامه دهند و شما هرگز مزاحم جبهه رفتنشان نشوید بلکه ایشان را تشویق کنید تا به اسلام و قرآن کمک کنند. شما هنوز جنگهای بزرگی درپیش دارید خوش بحال شما که درآینده نزدیک درراه گرفتن قدس عزیز قدم برمی‌دارید هرچند که این راه هم ابتدای گرفتن بیت‌المقدس است.واما بعد پدرم و مادرم مانند کوه درمقابل مصائب استقامت کنید از هیچ چیز نهراسید مگر الله   پشتیبان ولایت فقیه باشید که به یاری خدا پیروز خواهید بود و اگر پشتیبان ولایت فقیه بودید سعادت دنیا و آخرت نصیبمان خواهد بود والا گمراه خوهیدشد. 
     دیگر عرضی ندارم فقط به مدت دوماه نماز قضا دارم و روزه اصلا قضا ندارم و قرض هم هرچه فکرکردم کسی طلبم ندارد فقط مقداری طلب چند تا از بچه‌های طلبه دارم که اگر دادندمی‌گیرید و الا حلالشان باشدوحتما به مدرسه برویدو بگویید که هرکس طلبم داشته پیشتان بیایید وبگیرد و مقداری هم کتاب داشتم که هرکدامش به درد برادرانم میخورد بردارند و بقیه‌اش را به کتابخانه ولی‌عصر(عج) اهداکنند. 
     مسئله دیگر اینکه از تمام زارچ می‌خواهم که اگر دراین چند مدتی که دربین آنها زندگی‌کردم از دستم ناراحتی دیدند مرا ببخشند و از شما هم تقاضا دارم هرکس از من ناراحتی دیده و یا ناراضی است به هرطریق که شده او را راضی کنید. 
     باهمه وداع می‌کنم و می‌خواهم فقط با خود تنها باشم. خدایا به سوی تو می‌آیم از عالم و عالمیان میگریزم تومرا درجوار رحمت خود سکنی ده. 
والسلام علی عبادالله  الصالحین .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه