وصیتنامه شهید علی اصغر جلیلی بهابادی

بسم الله الرحمن الرحیم
ما در هر جمع و در هر جماعت و در هر محل اسلامی و از هر گردهمائی برای یاری الله در انتظار قربانی هستیم و در انتظار شهادت 
امام خمینی
خدایا ای کاش هزاران جان داشتم و به خاطر رضای تو در راه امام خمینی که همان راه اسلام عزیز است میدادم 
شهادت، شهادت دریچه آزادی من از دنیا ع شهادت، شهادت منتهای حرکت یک مسلمان ، شهادت ،شهادت آرزوی قلوب زمان ، شهادت شهادت نهایت آرزوی مشتاقان و عاشقان 
و اما این وصیت نامه حقیری است که بار گناه بر دوشش سنیگینی نموده و جبهه پیکار حق علیه باطل را در پیش گرفته ، شاید خداوند رحیم براو منت گذاشته باعث رستگاریش گردد انسان آن زمان که خویش را می بیند که پوستی نازک و استخوانی شکننده و عمری کم و آرزوئی فراوان و نرسیدنهای بسیار و عواقبی هولناک دارد و آن موقع که می بیند در خسران است و آن هم نه ضرر بلکه خسران که خداوند میفرماید ان الانسان الفی خسرو؟ بیچارگی میگوید حسرتا اسفاکه این همه ضرر کرده ام
پروردگارا منو ببخش و بیامرزآمین یا رب العالمین 
حقیر علی اصغر جلیلی بنده نا صالحی که قلبی محبوب و نفسی معیوب و هوائی غالب و طاعتی قلیل و معصیتی کثیر دارد  اینک در سنگر مردان حق حقیرانه به چهره آنان نگاه می کنم و در برابرشان خجلم هروقت عکس روح الله را می بینم این خجالت و حقارت آنچنان میشود که مرگ را از خدا طلب می کنم بالاخره شهیدان رفتند و پیام رسانان زینبی باید ادامه دهنده باشند این را بگویم که واقعا" امروز به قولی اگر شهید ندهیم فردا و مشکلات فرداد را با تحمل خسارت بیشتری باید مواجه گردیم پس ای یاران خمینی در شهادت در راه خدا بخل نورزید که میدانم نمیورزید و بدانید که این خونها صاف کننده و سریع کنند و رشده دهنده و آماده کننده و باز کننده را ظهور قائم اعظم حضرت امام زمان (عج) است و اینک زینبیان پیام رسان بدانید که منافقان و کافران خود باختگان آرامتان نمی گذارند و شما نیز انتظار نداشته باشید البته  و صدا البته که خوشحالم از اینکه دولت مکتی و ریاست جمهور مکتبی و مجلس شورای اسلامی و نمایندگی مکتبی آن و...؟ ما این ختم کار نیست و اینک نقطه شروع است و تا آنجا که عقل ناقص و فهم ضعیف اجازه دهند همین را بگویم که انقلاب سوم و چهارم و ... را هم در پیش داریم 
و اما ملت آزاده ... من چه میتوانم برای شما بنویسم و چه سفارشی میتوانم برای شما بنمایم  این شما بودید که ماها را پرورش دادید و این شماها بودید که ما را مشوق و راهنما بودید و این شماها بودید که ما را در ادامه راه امید میدادید و این خونها چه  ارزشی دارد که در راه شما که راه هستی مطلق است ریخته شود.
ای انقلاب عزیز سیرات شو از این خون ما و به ایستادگیت ادامه بده ای بازوان انقلاب بجوشید از خون ما و به تداوم انقلاب ادامه دهید.
ای اسلامیان برخروشید و به رهبری این رهبر کبیر پرچم اسلام را در سرتاسر جهان بر پاکنید ای جوانان همه مسئولید در برابر ملتهای تحت ستم فلسطین ، لبنان ، عراق ...برخیزید و بکوشید تا به یاری الله آنها را از زیر یوغ چپاولگران نجات دهید 
ای مردم بی تفاوت نباشید و هر کدام بدست خود تا میتوانید بکوشید کارگر در کارخانه و کشتزار سرباز در جبهه و دانش آموز و معلم در سنگر مدرسه ، روحانی در اجتماع و همه مردم در صحنه هر کدام تا میتوانید فعالیت کنید تا این انقلاب را به پیروزی کامل برسانید که مقدمه برای انقلاب جهانی حضرت بقیة الله میباشد و در این راه از هیچ کسی نهراسید.
ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در میدان نبرد شهید شد.
ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین و با هدف شهید شد 
ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر  خدا نمیتوانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا دادم پس نمی گیرم ای اقوام و خویشان من بر من اشک تمساح نریزید اگر وقعا" مرا دوست داشتید حالا راهم را ادامه دهید و با شرکت در جبهه ها و کمک مالی پشت جبهه ها اسلام را یاری کنید وگرنه نمیخواهم بیائید وبگوئید : بدبخت شد و فلان شد 
من به بهترین راهها رفتم و به بهترین آرزوهایم رسیدم و این قابل درک نیست مگر برای آنان که خدا را از هر چیز بیشتر دوست دارند 
و اما شما ای مادر و پدرم میدانم برایم زحمت کشیده اید و شما را خیلی دوست داشتم ولی دین و مکتبم را بیشتر دوست میداشتم آخر مادرم بخدا قسم کربلا صدایم میزد دیگر نمیتوانستم دربهابادکه در حقیقت برای من یک قفس بود بمانم پس ای مادر و پدرم و ای مردم شهید پرور بهاباد مبادا که در شهادتم گریه کنید گریه شما باعث شادی دشمنان اسلام میشود 
خواهرانم شمانیز زینب وار انجام وظیفه کنید و تو ای برادرم اسلحه خونینم را بردار و تا پیروزی نهائی راهم را ادامه بده و مبادا امام عزیز را تنها بگذاری
مادر و پدرم ، در تابوتم  و همچنین در بالای عکس امام بزنید و در کنار آن عکس کوچکم را بگذارید تا مردم بدانند که این شهید پیرو و وفادار ولایت فقیه بوده بر تابوتم یک جلد قرآن بگذارید تا مردم که هدفم خدا بوده و قرآن و نه هیچ چیز دیگر 
و خلاصه آخرین سفارشم به شما این است که در صورت امکان شبهای جمعه بر کنار قبر شهیدان دعای کمیل بخوانند 
و اما شما ای همسنگران دانش آموزم و معلمان عزیزم اگر رفتار و اخلاق ناپسندی از من دیدید مرا ببخشید و به این چند سفارش من عمل کنید مبادا سنگر مدرسه اتان را خالی بگذارید و مبادا موجبات ناراحتی معلمانتان را فراهم کنید که دشمنان در انتظار همین هستند اگر لازم باشد به جبهه بروید ولی تا زمانی که جبهه و جنگ احتیاجی به شما ندارند مبادا سنگر  مدرسه را خالی کنید و درس نخوانید که بخدا قسم اگر چنین کاری کنید خون هزاران شهید را پایمال کرده اید دیگر سفارشی ندارم والسلام 
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی 
حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار 
از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزای