وصیت نامه شهید حسن خواجه شرف آبادی
گر گردم شهید راه میهن بماند تا قیامت شهرت من
چو حفظ ملک و دین از واجبات است نباید پس ، دمی غافل نشستن
(شعری از شهید در وصیت نامه )
« وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله »
جملات ابتدای وصیت او به ما ماندگان در راه سفر آخرت است ( خوشا به حال آنانکه غریبانه چون حسن زیستند و شرافتمندانه و با مرگ با عزت از این دنیای مملو از ظلم و ستم ، غریبانه و مظلومانه به سوی معبود شتافتند و در جوار قرب و رحمت الهی جاودانه شدند ) هم نام حسن مجتبی (ع) بود و حسنِ سیرت داشت و مجسمه شجاعت و عزیز ملت و دشمن غفلت بود .
او در قسمتی از وصیت نامه خود به مربیانش (پدر و مادر ) می گوید : اگر من شهید شدم نمی خواهم برایم گریه کنید ... من نمی گویم گریه نکنید ، برای قاسم و علی اکبر و علی اصغر گریه کنید .
مادر مهربانم ؛ اگر من شهید شدم خوشحال باش که همچون فرزندی خداوند به شما داده تا در راه خداوند باریتعالی به شهادت برسد .
پدر جان و مادر جان ؛ خداوند یک روزی امانت به شما داده و حالا پس گرفته است . پس چه بهتر ، که مرگم شهادت در راه خداوند باشد .
برادرانم ؛ ( حسین ، جلال ، با دست خودتان شب جمعه روی قبرم حجله گاه درست کنید ، به جای حجله عروسیم و به مردم شیرینی بدهید ... و موقعی که خواستید مرا در قبر بگذارید بار دیگر روی مرا بگشایید تا تمام دوستان و اقوام مرا ببینند و مرا عفو کنند وعده ما با شما در صحرای محشر .
آیا خداوند چه صلاح دانست که پیکر پاکت 8 سال و سه ماه و چهار روز روی خاکهای شلمچه در حوالی کربلا بماند و روزی که تو را به وطن برگرداندند به آنهایی که گفته بودی صورتت را ببینند گفتند شهید با نوشیدن شهد شهادت شمیم عطرش شاهد اعمال ماست ، ما ، که هستیم که ، بخواهیم او را عفو کنیم ؟
تو که پا در رکاب کردی و جانانه از دین و میهن دفاع نمودی و پای خود را در این راه زودتر به خدا هدیه کردی . این ما هستیم که باید از تو حلالیت بطلبیم که با پای خود کجاها رفتیم و چه راهی انتخاب کردیم .
قسمتی دیگر از پیام شهید به آیندگان این است ؛ به امید پیروزی رزمندگان اسلام علیه کفر جهانی ، به امید اینکه راه کربلای حسینی باز شود و شما بروید و قبر شش گوشه دار حسین (ع) را در بر گیرید ، به امید نابودی صدام و دشمنان اسلام .
شهید حسن خواجه در تاریخ 22/10/65 با شرکت در عملیات کربلای 5 در شلمچه این مکان عروج صدها شهید به سوی معبود ، با اصابت ترکش خمپاره ای پای خود را در راه معشوق خود داد و جام نیلگون و گوارای شهادت را ربود و حیات جاوید و راحت خود را آغاز نمود و در گلزار شهدای شرف آباد رستاق همنشین خاک شد و روح خداجویش نظاره گر ما گردید .
ثبت دیدگاه