وصیت نامه شهید حسین رحمانی شمسی

بسم الله الرحمن الرحیم حضرت علی می فرمایئد : جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند به روی بندگانش خاصش گشوده است . از وظایف هر مسلمان است گه در مقابل تجاوزات دشمنان به اسلام و ناموس وطن و حیسیت ایستادگی کند و تا آخرین نیرو آنان را نابود کند و برای بوجود آوردن اصلاح و اقامه دین و نماز و صلح و امنیت در جهان باعزمی راسخ و توکل به خدا جهاد کند ، اکنون جبهه های جنگ کعبه مشتاقان الله و وعده گاه راهیان کربلای حسین است و آنجا مدرسه عشق و مکتب عرفان و تجلیگاه ایثار و ایمان است جبهه ها نزدیگترین مقام به پیامبر و علی و حسین و امام زمان است آنجا تجلیگاه ایمان و اخلاص و عبودیت خدا است انجا هرچه هست ، خدا است و عشق به خدا ، در آنجا بهترین بندگان شایسته خدا و مقربان درگاه حق دل از همه تعلقات مادی شسته و در محضر خداوند به عبادت و مناجات و ستایش مشغولند و دلهایشان در انتظار لقاء الله می تپد و ای کاش خفتگان و اسیران هوای نفس توفیق می یافتند تا از نزدیک با فضای ملکوتی جبهه ها و نور معنویت رزمندگان اسلام آشنا شوند که در آنجا دل سنگ آب میشود و انسان هر چه آلوده باشد منقلب میشود و در عالمی دیگر پای می گذارد نیروی شگفت انگیز این رزمندگان خدا جوش و شهادت طلب است که عزم جوشان بر جنگ تا پیروزی نهایی و آمادگی شان برای عملیات است ، اکنون زمانی فرا رسید ه با یورش به متجاوزین عراق نشان دهیم که قدرت تا چه حد است و با عملیات های سرنوشت ساز آینده لرزه بر اندام جهان خوران شرق و غرب اندازیم و تا آنجا که امروز آمریکا و شوروی و اسرائیل با اضطراب و نگرانی از سر نوشت جنگ سخن میگویند و پرده از وحشت روز افزونی شان در مورد به خطر افتادن منافع حیاتشان با ادامه روال موجود جنگ بر می دارند و امروز تمام ملت های مسلمان به خوبی در یافتند که مشکلات و مصیبتهای کشور های اسلامی در کازابلان کا نمی شود بلکه میدانند آنها آنجا جمع شدند و همگی عامل فراهم کننده همه مصائب هستند آنها هر بار با الهام از امام خمینی دریافتند که تنها راه نجاتشان اسلام و انقلاب اسلامی است و بزرگترین امید و پیشتیوانه به خود جمهوری اسلامی ایران داشته و چشم امید به پیروزی لشکریان اسلام در عملیات گسترده آینده دوخته اند که امیدواریم که اینبار مسئله جنگ را تمام و با نابودی صدام راه برای رسیدن به قدس را هموار و دست ابر قدرت ها از منطقه و مردم مستضعف کم و کوتاه شود . و خداوند بر ما منت گذاشته که ما در جبهه حق بجنگیم و این خود شکر بینهایت می خواهد که ما بندگان هرگز قادر نیستیم که شکر نعمت های بیکران جنگ را به جا آوریم امید به اینکه تمام ما بندگان خداوند درپی آن باشیم که اسلام را شناخته و بدان عمل کنیم که در این صورت رضایت را فراهم کرده ایم و حال که ما آمده ایم در راه خدا جهاد کنیم و ما سلاح شهادت خود را به همراه داریم و تا زمانی که این سلاح در اختیار ماست ، پیروزی و فتح ما بدون شک حتمی خواهد بود و ای کاش هزاران جان در بدن داشتیم و فدای اسلام و امام میکردیم ، مگر میشود بگذاریم که این کافران صدامی بر مسلمانان چیره شوند ، ولی این امت خوب الله و ای رسالت مداران خون شهیدان را مهیا کنید و خود را بسازید و استوار ثابت قدم با توکل به خدا بار شهادت و مردانگی شما شهدا که ادامه شعار یا فتح یا شهادت است با کفار و استکبار جهانی مبارزه کنید و بدانید با توکل و اخلاص و پشتیبانی ولایت فقیه و ادامه دار شهدا و به وظیفه خود عمل کردن و سازش نکردن پیروزی میسر است و غیر آن ذلت و خواری و دوری از عنایات خداوند و اسفل السافلین اللهم اجعل مماتی ممات محمد و آل محمد خداوندا ؛ خود اعتراف دارم که خطا کارم و آنچه گفتم عمل نکردم و وظیفه خود را بخوبی انجام نداده ام ولی از تو می خواهم بر من عنایت و لطفی کرامت کنی و سپس از گذشت دو سال افتخاری سرباز کوچک امام زمان عج و در در گاه اقامه دین تو مرا کرامت فرمائی و مرا قبول فرمائی و اراده و عزمم که بخاطر تو و بیاد تو و برای رضای تو ست قوت بخش و مدرک و ارمغانم را که شهادت است به من عطا فرمائید و شهادتم که در راه اسلام و قرآن است پذیرا باش . چند کلمه ای با پدر و مادر عزیزم ؛ ای چهره رئوف و مهربانم که رنجهای زندگی را تحمل کرده اید امیدوارم که مرا ببخشید و از اینکه قرار بود بعد از ماًموریتم دوباره به یزد بیاییم و نیامدم چون وضعیت منطقه خوب نبود و از همه مهمتر وظیفه شرعی که بر خو داشتم تصمیم گرفتم در جبهه های جنوب بمانم و دین خود را ادا کنم . اگر خطای ازمن سرزده نیز مرا عفو کنید و مرا دعا کنید ، و والدین گرامیم اگر میخواهید در آخرت با حضرت محمد و امام حسین و حضرت فاطمه زهرا و زینب کبری رو سفید باشید و در زمره آنها باشید باید در مرگ من صبور ی کنید همانطوری که تا اکنون زینب گونه بوده اید و مفتخر بوده اید که چنین فرزندی را برای اسلام تربیت کرده اید و خداوند شما را با شهادت من شما را امتحان میکند ؛ مبادا شهادت من خدشه ای در اراده آهنین شما ایجاد کنند . ای مادر و پدر م و ای خواهر و برادرانم و تمامی دوستان و آشنایان واقوام مبادا شهادت من باعث آن شود که از انقلاب و امام و ولایت فقیه دست بردارید امیدوارم شهادت این سرباز کوچک امام و انقلاب مثل دیگر شهدا باعث شود که شما هر چه توفنده تر و مقاوم تر کشتی طوفان زده انقلاب را بر رهبری ا مام خمینی یاری نمائید و آن را به انقلاب حضرت مهدی عج متصل نمائید . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار به امید پیروزی رزمندگان اسلام و گشوده شدن راه کربلای حسینی دعای امام و رزمندگان را هیچوقت فراموش نکنید . والسلام علیکم و رحمته الله و برکاة حسین رحمانی شمسی 62/11/30