وصیت نامه شهید محمدحسین رفیعی مجومرد
بسمرب الشهداء ولا تحسبن الذین قتلوا فیسبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان نکنید آنها که در راه خدا کشته شدند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا متنعم هستند. اکنون که جهان را ظلم فرا گرفته است و مستکبران و ظالمان تاریخ همچون قابیل محکومان تاریخ را که مظهر شرافت و دیانت و شهامت و شهادتند یعنی هابیلیان را زیر پنجههای خونآشام خود به خاک و خون میکشند و اکنون که خلق رزمنده ایران با قیام دلاورانه خود به رهبری امام امت خمینی بت شکن و با یاری الله لرزه بر اندام دشمنان اسلام و قرآن انداخته و اکنون که رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل و در مقابل کافران از خدا بیخبر همچون شیر ژیان میخروشند و دشمن خدا و خلق را به خاک و خون میکشند و اکنون که مملکت اسلامی ما از خون شهیدان گلگون کفن لاله گونه شده است و اکنون که ملت ستمدیده ما در برابر تمام مصائب و بلایا صبور و بردبار بوده و آبدیدهتر خود را برای استقبال از مصبتها و سختیهای بزرگتر و سنگینتر آماده کرده و از بوته آزمایش الهی پیروزمندانه بیرون آمده است و اکنون که شیر زنان مسلمان و متعهد لباس شهادت را به قامت همچو سرو فرزندانشان میپوشانند و روانه میدان جهاد و شهادت میکنند و در سنگر همچون حجله دامادی شادمانه رسیدن به وصال و محبوبیت خود که همانا شهادت است جشن میگیرند و خون سرخشان تزیینکننده بزم محفلشان میباشد و اکنون که مادران و پدران فرزند از دست داده و فرزندان پدر از دست دادن و زنان شوهر از دست داده با قطرههای اشک میکاوند و خواب را از دشمنان اسلام حرام میکنند و اکنون که رهبر عظیمالشان ما به سوگ یاران از دست رفته خود نشسته و همچون کوهی استوار و دریایی خروشان موجی کوبنده و طوفانی سهمگین و همچون خورشیدی درخشان و شمشیری بران در برابر شرک و کفر و ظلم مقاومت میکنند و کفر جهانی را به زانو در میآورد و اکنون که امام زمانمان حضرت ولی عصر(عج) در جبههها پیشاپیش سربازانش مشغول جهاد است و پیکر به خون آغشته شهدا را غسل داده و در جایگاه ابدیشان قرار میدهد. من سرباز اسلام همچون دیگر برادران رزمنده و مسلمانم بنا به وظیفه شرعی و اسلامی خود به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی بت شکن لبیک گفته و به کربلای ایران که هرجایش کربلا و هر روزش عاشورا است شتافتم من که در زندگی به ظاهر زندهام نتوانستم هیچگونه خدمتی به اسلام و امت مسلمان میهنم انجام دهم شاید با شهادتم در راه الله این کوچکترین خدمتی باشد که حقیر توانسته باشم به اسلام کرده باشم و اما ای امت رزمنده و بیدار و ظلمستیز میدانید که کشته شدن من در برابر کمکهای بیدریغ و توجه شما به رزمندگان اسلام و جبههها بسیار اندک و غیرقابل مقایسه است امیدوارم که همیشه این چنین باشد و شما دست به دست یکدیگر دهید و چون گذشته با انجام رهنمودهای امام بزرگوارمان علیه مستکبران و ابرجنایتکاران همچون امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و کمونیست بینالملل و صهیونیست غاصب مبارزه کنید و بدانید که بنا به وعده خدا در قرآن شما پیروزید دیگر عرضی ندارم جز شرمندگی و خجالت به درگاه ایزد متعال و امام و خلق رزمنده ایران که نتوانستم وظیفه دینی و مکتبی خود را آن طور که باید و شاید انجام دهم و اکنون سخن یبا تو ای مادر چشم به انتظارم دارم من به تو تبریک میگویم و از اینکه امانتی که خداوند تبارک و تعالی به تو داد و آن را در دامن پاک خود پرورش دادی و خالص به درگاه ایزد متعال تقدیم نمودی زیرا دست پرورده تو به سوی الله شتافت و تو دیگر نباید انتظار او را بکشی و از این به بعد اوست که در انتظار توست و به تو ای پدر گرامیم تو که لیاقت پدر بودن را داشتی و من از تو مادر و از تو پدر و خواهرانم و برادرانم خداحافظی میکنم.
و از مال دنیا نیز چیزی ندارم جز خونی که در رگهای بدنم بود که آن را فی سبیلالله و جسم بیروحم نیز که از خاک بود و به خاک رفت با قلبی مملو از عشق به اسلام و امام خمینی بت شکن شما برادران و خواهران ایمانی را وداع میگویم.
سرباز اسلام محمدحسین رفیعی مجومرد نوروز امسال را با یاد شهیدان گلگون کفن اسلام گرامی میداریم.
ثبت دیدگاه