وصیتنامه شهید اکبر محمدی
ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا ونصرنا علی القوم الكافرين. اللهم اجعلنى من جندك فان جندك هم الغالبون و جعلنى من خرجك فان حزبك هم المفلحون من الانك فان الانك لاخوف عليهم و لا هم يحرنون. سپاس خداوند بزرگ را كه انسان را آفريد و آفرينش انسان را با دو بال علم و ايمان مجهز كرد تا دنيايش را و آخرتش را تضمين نمايد. حمد و سپاس مخصوص خداوندى كه ما را افتخار بندگيش عنايت فرمود و در پيمودن اين زمين و زمان را و كليه جهان هستى را در اختيار بشر قرار داد تا براى امتحان بزرگ خودش را آماده نمايد. درود و تهنيت بر پيامبران الهى مخصوصاً حضرت محمد (صلی لله علیه و آله) و خاندان پاكش حامى آخرين پيام هاى الهى كه به بندگانش مى باشد و سلام بر ادامه دهنده واقعى طريق مكتبش، نايب امام عصر (عجل الله فرجه) كه به حق از سلاله پيامبر مى باشد و خون حسين (علیه السلام) ؟؟؟ جارى است و با سلام به شهداى گلگون كفن كه در راه قرآن خون پاكشان ريخته شد و با درود و سلام بر خانواده شان و با درود و سلام بر اسراى در بند اسلام كه در دست حكام بعثى صهيونيستى رژيم بغداد اسيرند و در انتظار آزادى. درود و سلام بر مجروحين و معلولين انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى كه خود را وقف قرآن كردند و سلام و درود مردم مسلمان و هميشه در صحنه كه پشتيبان امام عزيز مى باشيد. بار دگر صحنه هاى جنگ صدر اسلام تكرار مىشود و ايمان و کفر در مقابل هم قرار گرفته و آنهايى را كه هميشه در اين حسرت بوده اند كه چرا در كربلاى امام حسين (علیه السلام) ؟؟؟ كه به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين لبيك بگويند؟ اينك زمانى را غنيمت شمرده و به نداى فرزند پاكش كه ؟؟؟ از سلاله پاك حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مي باشد، لبيك گفته و مى گويند: اى امام عزيز! و اى فرزند پيغمبر! و اى ثارالله! اگر ما آن روز نبوديم كه تو را در كربلا يارى كنيم، اكنون فرزندت را يارى مى كنيم در كربلاى ايران. ما ايشان را شيعه دوازده امامى مى ديديم و حوادث زمان براى شخصى چون من ايجاب كرد كه بايد بر حسب وظيفه شرعى ام ؟؟؟ شناخته و در مقابل يزيديان زمان ايستاده بر اين شدم كه تغیيراتى در وصيت نامه ام ذكر كنم و قبل از همه بايد بگویم که اولاً آگاهانه به جبهه مى روم و داوطلبانه و بدون هيچ فشارى از طريق شخصى با افرادى و بدون هيچ چشم داشتى و ؟؟؟ او به خاطر رضاى حق تعالى به صف مبارزان اسلام پيوسته تا ان شاء الله دين خود را يارى و دين خود را نسبت به اسلام عزيز تمام نمايم. راهى را كه انتخاب كرده ام مى دانم خطرات و مشكلاتى در بردارد و همه اين ها را به جان و دل خريدارم و حال چه كسى می تواند بر خود نام شيعه و پیرو امام حسین (علیه السلام) را بگذارد؟ موقعيت زمانى را حس كنيد. اما شما بازماندگان، پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و آنهایى كه با من آشنایى داريد، وصيت من به همه ی شما اين است كه در مرحله اول براى من بعد از شهادت دلسوزى نكنيد آنهایى كه مى خواهند دلسوزى كنند بهتر است به ؟؟؟ بوده و كمى به گذشته خود و آينده خود تفكر كنيد و زندگى ائمه معصومين را در نظر بگيريد. و اما شما پدر و مادر عزيزم! آخرين ؟؟؟ به ياد زحمات شبانه روزى شما مى افتم خجالت مى كشم، زحماتى كه از ناتوانى تا حال ادامه داشته است و اميدوارم خداوند صبر و اجر عظيم به شما خوانواده هاى شهدا عنايت فرمايد و شما هم مرا در اين آخرين نوشته ها حلال كنيد. و شما برادرانم شما را به عدالت، خضوع، خشوع و مهربانى در برابر مردم و خشم و كينه خود را به منافقين و ملهدين زيادتر كنيد و اجازه ندهيد كه با رضاى شما چهره هاى ناراحت احتمالى شما خوشحال باشند، اسلحه ام را زمين نگذاريد و فراموش نكنيد كه در عدالت ؟؟؟. و اما شما خواهرانم! بعد از شهادت من رسالت زينبى را به دوش داريد كه بايد آن را به خوبى انجام دهيد. يكى از وظائف شما حجاب شماست كه البته شامل برادران هم مى شود. و شما رفقا و دوستانم مخصوصاً عده اى از شما براى آخرين بار به شما نصيحت مى كنم كه به مسائل شرعى و اسلامى توجه كنيد و يك مقدار هم به خود رجوع كرده و گذشته خود و حال را در نظر بگيريد و اين جوانان پاك را به خاطر قرآن شهيد مى شوند نگاه كنيد. بدانيد قيامت قرآن و امام حسين از ما جواب مى خواهد. اسلام در موقعيتى است كه احتياج به شما و ديگر جوانان دارد سعى كنيد از اين گذرگاه توشه اى بهر خانه جاودانه آخرت برداريد. و آخرين وصيتم نسبت به تمام افرادى كه ذكر شده در اين وصيت نامه، اولاً امام را تنها نگذاريد و نه از او پيش گرفته و نه عقب بمانيد. كربلاى جنوب و غرب كشور اسلامى ايران مجدداً سلام عليكم پدر و مادرم! اميدوارم كه حالتان خوب باشد و به سلامت بوده باشيد. پدر و مادر! مى دانم كه براى شما آن طور فرزندى که باید باشم نبودم و باور كنيد به خدا خودكارم گوياى نوشتن نيست از بس كه در پيش شما شرمنده ام. اميدوارم كه مرا حلال كنيد و اميدوارم كه زن عموى مهربانم اگر بدى از من ديده اى مرا به خوبى خودتان ببخشيد حلال كنيد. مى دانم كه خيلى از دست من ناراحت هستى ولى اگر حرفى چيزى به شما زده ام كه باعث ناراحتى شما شده است از روى ناآگاهى بود، مرا ببخشيد و به جاى من از همه بچه ها حلالیت بطلبيد و به طوبا خانم سلام مرا برسانيد و عموهايم مخصوصاً جعفر و نبى سلام مرا برسانيد و به باباى مهربانم و بى بى شهيدپرورم سلام برسانيد و در آخر از شما مى خواهم كه به جاى من از تمامى همسايگان حلالیت بطلبيد و بگویید اگر بدى از من ديده اند مرا حلال كنند و در ضمن 2 سال است كه روزه ام را خورده ام چون كه جبهه بودم و فرصت نبود كه بگيرم براى من بگيريد. والسلام
ثبت دیدگاه