وصیت نامه شهید مهدی ابراهیمی نسب مروست
(( من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا)) سوره احزاب .
برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد وپیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند پس برخی برآن عهد ایستادگی کردند ( تا براه خدا شهید شدند ) وبرخی به انتظار مقاومت کرده وهیچ عهد خود را تغییر ندادند.
با سلام ودرود به پیشگاه ولی عصر ومنجی عالم بشریت (عج) وسلام ودرود به امام عزیز وبت شکنمان امید مستضعفانجهان امام خمینی وصلوات ورحمت بی پایان الهی بر شهیدان همیشه زنده انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی که در خون پاک خود غلطیدند وبه لقا الله رسیدند . درود خدا ورسول او وسلام پر افتخار امام وامت شهید پرور بر تمامی عزیزان رزمنده وپیکارگران شهادت طلب جبهه های جهاد فی سبیل الله که امر امام یعنی فرمان خدا را لبیک گفتند وبر تری سلاح ایمان را بر تکنیک شیاطین شرق وغرب به اثبات رساندند ودرود بر این امت بزرگ وعزیز که همیشه در صحنه بوده وبا نداهای کوبنده وبلند خویش تمام استکبار شرق وغرب را از صحنه تاریخ بدر کرده وبه زباله دان تاریخ فرستادند امید است که همیشه این وحدت خود را حفظ کرده تا تمام کشورهای مظلوم وستم دیده که زیر استعمار این غارتگران شرق وغرب است نجات داده وبه یاری خداوند قدس عزیز را آزاد سازید انشا الله . اینک وصیتنامه خود را شروع می کنم .
بسم الله الرحمن الرحیم
( قول ان کان اباؤکم وابناؤکم واخوانکم وازواجکم وعشیرتکم واموال اقتر فتموها وتجاره تخشون کسادها ومساکنترضونها احب الیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله فتر بصوحتی یاتی الله بامره والله لا یهدی القوم الفاسقین ) . سوره توبه 24.
ای رسول ما بگو که ای امت ای مردم اگر شما پدران وپسران وبرادران وزنان وخویشاوندان خود واموالی که جمع آورده اید ومال التجاره ای که از کسادی آن بیمناکید ومنازل عالی که به آن دل خوش دارید بیش از خدا ورسول وجهاد در راه او دوست می دارید منتظر باشید . تا بیاورد خدا فرمانش را وخدا فاسقین وبدکاران را هدایت نخواهد کرد .
به دنباله معنای آیه ذکر شده پی می بریم که وظیفه هر فرد مسلمان است که به سوی جبهه جنگ جهاد فی سبیل الله بشتابید وبه ندای امام ورهبر عزیزمان امام خمینی نایب بر حق اما معصر (عج) پاسخ مثبت داده وهمین طور که خدا می فرماید هر کس در جبهه ای که بر سلاح اسلام وبرای یاری از دین خداست با دشمن کافر بستیزد چه کشته شود وچه بکشد پیروز است وبنده وظیفه شرعی خود دانستم که به ندای رهبرعزیزم امام خمینی لبیک گفته وخود را برای این جهاد مقدس مهیا سازم ودر این مکان که روشن است از نور الهی ونور ایمان ومکانی است که عدل وعدالت در آنجا حکم فرماست وفرماندهی آن در دست ولی عصر (عج) می باشد خود را حاضر سازم ودر یاری دین مبین اسلام جان خود را فدا سازم وانشا الله که در این نبرد با کفر جهانی به یاری الله ورهبری روح الله پیروزیم واگر خداوند در این جهاد مقدس این فوض عظیم یعنی شهادت در راه خودش را که بالاتر از آن وبهتر از آن را دریافت نخواهم کرد نصیب من خواهد کرد .
از شما پدر ومادرم می خواهم که صبور واستوار باشید مانند کوهی لبریز از ایمان در برابر دشمنان اسلام مقاومت کنید ودر نبودن من در سوگ وعزا ننشینید که با این عمل دشمنان اسلام ومنافقین داخلی خوشحال می گردند وافتخارتان بر این باشد که چنین فرزندی را با شیره جان خویش پرورش داده وبه این سن رسانیدید وبه این سن رساندید ودر راه پرورش من چه مشقتها ورنجها که نکشیدید وچه شبها که بر بالینم صبح کردید وبیدار ماندید وسرانجام در راه خدا قربانی کردید وچه خوب امانت داری کردید وخلاصه به صاحب اصلی اش تحویل دادید از خدا بخواهید این قربانی را در راه خودش قبول کند .
واما مادرم مرا ببخشید اگر خطایی از من سر زده در دوران فرزندیم چون نمی فهمیدم ، دانا نبودم ودرک نکرده بودم بنا براین فقط از شما می خواهم که به بزرگی خودتان مرا حلال کنید واز خداوند برایم طلب مغفرت کنید اگر خدا مرا ببخشد .
واما ای همسر عزیزم صغری خانم ، نمی دانم برایت چه بگویم وچه بنویسم چون که زبانم در گفتن ناتوان وقلم در دستم عاجز است . اینک وقت آن رسیده که برایت سخن بگویم شاید این سخن آخر در لحظات آخر عمرم باشد بپذیر درد دلها زیاد است ، حرفها زیاد است ، اما چند کلمه ای که از دستم بر می آید بیشتر توصیه نمی کنم وآن این است که اگر خداوند در این نبرد مقدس با کفر جهانی که به رهبری امام عزیزمان وامید مستضعفان جهان وامام خمینی وفرماندهی ولی عصر (عج) می باشد به بنده حقیر توفیق شهادت داده در سوگ من منشین وبر سر وصورت مزن وگریه وزاری نکن که دشمن اسلام با این عمل خوشحال می شود وخوشحال باش وافتخارت این باشد که همسری داشتی ودر راه خدا هودیه کرده ای هرچند این همسری مدتش کوتاه بود وزود سپری شد تو خودآگاهی ومی دانی که موفقیت وزمانه طوری است که مردان باید حسین وار بجنگند وشهید شوند وزنان نیز باید زینب وار مبارزه کنند وانتظارم از تو این است که در برابر سختی ها مقاومت کنی وهمچون زینب زمانه باشی ومبارزه تو عزیز همین است که در شهادت من صبر کنی وجز صابرین باشی که نزد خداوند اجری عظیم داشته باشی آری مرا ببخش وحلام کن اگر در این مدت کوتاهی که با شماهمسری کرده ام از من خطایی سر زده . وبرایم از خداوند طلب آمورزش کن وسفارش دیگرم برایت این است که فرزند عزیزم فاطمه ابراهیمی نسب را که امید داشتم او را ببینم وآرزوی تو هم همین بود ولی خدا نخواست واو را ندیدم واز دنیا می روم ودر کودکی یتیم شد ولی غم نخورد وناراحت نباشد اگر پدر ندیده وندارد خدا را دارد که از هر پدری مهربانتر است امیدوارم او را چون همنامش دختر رسول اله فردی با تقوی وبا ایمان پرورش داده وزنی مفید برای اسلام بسازی انشا الله .
واما برادرانم محمد ، مجید، سعید ورضا شما را به تقوی وپرهیزگاری سفارش می کنم سنگر مدرسه را ترک نکنید وبه دنبال فراگیری علم بروید وهر چه شما کردید وپدر مادر با آنها با ملایمت وبا لطف رفتار کنید ودر امر زندگی به آنها کمک کنید مبادا پدر ومادر عزیز را رها کنید هرچه شما کردید آنها را تنها نگذارید .
وای خواهرانم عرت وشوکت ، سلام مرا بپذیرید واز اینکه در موقع اعزام به جبهه به آنجا نیامدم وخداحافظی نکردم عذر می خواهم مرا ببخشید .
شما را نیز سفارش می کنم که فرزندان خود را با تقوی وبا تربیت پرورش داده تا برای یک روزی برای جمهوری اسلامی فردی مثمر ثمر باشند وبرای اسلام عزیز خدمتی بکنند خلاصه حلالم کنید واز خدا برایم طلب مغفرت کنید . ودر عزای من گریه وزاری نکنید . به مادرم دلداری دهید .
دائی دخیل ودائی حسین وننه بی بی وغلامرضا ومحمود وعموها ودائی اکبر و زن دائی ها وعمه ها ودائی میرزا وخلاصه تمام اقوام وخویشان مرا حلال کنید واز خدا برایم طلب آمرزش کنید .
وچند وصیتی ( هم دارم مربوط به قرضهایی که به گردن بنده است از مالی ومعنوی ) زمین بیدک مرا بفروشید ومقداری از آن را که مادرمطلب دارد از من به مادرم بدهید ومقدار 2000 تومان هم تعاون سپاه طلب دارد ومقداری هم وام مسکن سپاه طلب دارد آنها را بپردازید واگر کسی ادعای طلب از من کرد به او بدهید چون من یادم نیست ومقدار 2 ماه روزه ویک سال نماز هم اگر در توانتان است بدهید به جای بیاورند شاید بر ضمه من باشد وبقیه را هر کار می خواهید بکنید مادر وهمسرم تقسیم کنند .
واما همسر عزیزم صغری خانم تو بعد از شهادت من آزادی تصمیم بگیری اگر خواستی در مهریز بمانی خانه ای که از سپاه گرفته ام تحویل بگیر وحقوق مرا هم از سپاه بگیر وخرج کن وفرزندم را به مدرسه بفرست واو را با سواد کن انشا الله مشکلات تو را حل خواهند کرد . بار دیگر از تو عذر می خواهم که در سنین جوانی تو را رها کردم وفرزندت یتیم شد هردو را به خدئا می سپارم حلالم کن صغری جان دعای امام ورزمندگان را فراموش نکن وای برادرانم شما مخارج زندگی پدر ومادر را حتی الامکان تامین کنید چون وظیفه من بوده وافتخار هم می کردم ولی فعلا دستم از چاره کوتا ه است ودنباله رو خط امام عزیزمان امام خمینی باشید .
وامام رااز یاد نبرید خط امام که همان خط اصیل اسلام است دنبال کنید وخلاصه از همه شما می خواهم که دنباله رو خط امام باشید ودر یاری به اسلالم کوشا باشید دعای امام ورزمندگان فراموشتان نشود از همگی شما ها ای عزیزان مخصوصا مادر عزیزم وهمسرم صغری جان می خواهم که مرا حلال کنید وبرایم از خدا طلب مغفرت کنید مخصوصا در دعاهای توسل وکمیل وندبه ونمازهای جماعت شرکت کنید .
وداع آخر مرا که از ته قلبم بر می خیزد بپذیرید چون شاید لحظههای آخر عمرم باشد ( خدا حافظ همگی را می سپارم به خدا ) التماس دعای خیر دارم ـ امام عزیز را دعا کنید .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ـ الهی آمین یا رب
منتظری نستوه برای نصر اسلام محافظت بفرما
رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما.
ضمنا اگر شهید شدم وجنازه ام به دست شما افتاد جنازه ام را پهلوی قبر شهید ولی زارع به خاک بسپارید واگر هم مفقود گشت ناراحت نباشید بجای قبر من به گلزار شهدا بروید .
مهدی ابراهیمی 8/9/1365
ثبت دیدگاه