وصیتنامه شهید اکبر ناصری
پدر و مادرجان! من سربازى بودم كه فقط در راه دین و وطن خدمت مىكردم و فقط این یك آرزوى من بوده و به آرزویم رسیدم. پدر و مادرجان! در زمانى كه من دار فانى را وداع گفتم مرا در بهشت زهرا دفن نمایید و امیدوارم كه شما هیچ ناراحت نباشید، چون مرا خدا به شما امانت داده و امانتى را هر وقت كه بخواهد از شما پس مىگیرد. پدرجان و مادر عزیزم! من در عمرم بسیار مدیون زحمات شما مىباشم و تنها تأثرم در این است كه مبادا در پیشگاه خداوند از قصور وظیفه ی فرزندى شرمنده باشم. به هرحال دلم در بند این است كه مرا حلال نمایید و دعاى خیرتان باشد. والدین مهربان! از نظر مالى من به كسى بدهكار یا طلبكار نیستم و مابقى از دنیایىام صرف خیرات گردد. از بین فامیل و دوستان اگر كسى مدعى طلب از من شد به او بپردازید تا ما را سرافكنده و شرمنده نسازد و از گناهان شما جمیعاً در گذرد. و سلام و درود بر رسول اکرم حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) و خاندان بزرگوارش (علیهمالسلام). ضمناً از برادر بزرگ و كوچكم و یك خواهر عزیزم مىخواهم كه راه و عقیدهشان این باشد كه در راه دین و اسلام و كشورشان خدمت كنند و راه برادرى را ادامه دهنده باشند. برادر عزیزم که در تهران مشغول فعالیتى بیشتر راه و عقیدهات را علیه منافقین و ضد انقلابیون قرار بده و امیدوارم در این مسیر محكمتر و راسختر ادامه دهى. والسلام علی من التبع الهدى اكبر ناصرى
ثبت دیدگاه