وصیت نامه شهید سیدجلال حسینی منگابادی

بسم رب الشهداء و الصدیقین
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنتهدی لو لا ان هدیتنا الله.
ستایش خدای را که ما را بر این مقام راهنمایی کرد که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما خود دراین مقام راه نمی یافتم.
الآن که سعادت نصیب این عبد گنه کار و سیه روی خدا شده است که در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشته باشم تنها حرفی که به عنوان آخرین کلمات برخاسته از فکر این عبد کوچک خدا سرچشمه می گیرد بر روی کاغذ می آورم تا بلکه آنان که برای در هم کوبیدن اسلام برخاسته اند بفهمند که الهامات امام خیمنی ، این قائد بزرگوار عاشقی ساخته که هیچ از سر و پا نمی شناسند و از زمانی که خوب را از بد شناختند از همه هدفشان ایثار و جانفشانی برای برپایی و دوام اسلام و حکومت اسلامی می باشد و در این راه ترس از مرگ ندارند ،‌زیرا معتقدند اگر کشته شوند پیروزند به همین دلیل بی باکانه بر بساط سست پایه کفر می تازند و کاخهای ظلم را برظالمان فرو خواهند گرفت و زمینه ظهور آقا و مولایمان امام زمان(عج) را آماده می کنند تا او جهان را ازظلم و غارتگری پاک سازد و همه جا را از نور عدالت پر و ما همه به این امید طالب شهادت هستیم که بعد از شهادت آقایمان بر سر بالینمان خواهد آمد و گنه کارانی چون مرا شفاعت خواهد نمود. من که درطول زندگی دنیوی خود هر چه تلاش کردم که قدمی مفید برای این انقلاب بر دارم متأسفانه نتوانستم ، شاید شهادت حقیر صدایی در گوش خواب فرورفتگانی که بعد از گذشتن چند سال از عمر این انقلاب هنوز بیدار نشده اند و در هر کجا که هستند می خواهند به این انقلاب ضربه بزنند و با قاچاق فروشی ، احتکار ، شایعه پراکنی و فرار از خدمت جمهوری اسلامی و انقلاب را بسوی شکست بکشند . خدایا اگر چنین کسانی قابل هدایت نیستند ، نابودشان بگردان.
سخنی دارم با مسلمانان و تمام اقوام و خویشاوندان:
از شما می خواهم که امام عزیزمان ،‌پیر جماران و نائب مهدی (عج) را تنها نگذارید از این سنگر آزادی و حامی مستضعفان حمایت کنید و دست در دست هم با وحدت آهنین خود ، باقدمهای استوار برخیزید و امر جهاد را بجای آورید و از جنگ و شهادت نهراسید و بر کفر شیطانی بشورید و دست خون آشامان را از کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان کوتاه کنید و راه را برای دست یافتن به زمین مقدس قدس هموار سازید و به یاد داشته باشید که قبل از رسیدن به قدس از کربلای حسینی باید گذشت و این را هم بدانید که ما برای خاک نمی جنگیم ، هدف جنگیدن ما صدور اسلام است به تمام جهان.
 و اما شما ای پدر صالح و مادر مؤمنم اگر اولاد . حقیرتان سعادت داشت هیچ ناراحت نباشید و افتخار کنید که چنین فرزندی را به اسلام هدیه دادید. من می دانم برای شما مصیبت از دست دادن فرزند سخت است ، لیکن باید به یاد داشته باشید که زینب در روز عاشورا 72 فرزند را تقدیم کرد و خود همچون شیرزنی جلوی دشمنان ایستاد. من از شما می خواهم که اگر وقتی خواستید گریه کنید به یاد امام حسین(ع) و 72 یاورش گریه کنید. و سخنی دارم با همسرم ، همسرم اگر چه من در طول این مدتی که با تو ازدواج کرده بودم نتوانستم آنطوریکه باید حق شوهری را ادا کنم ولی باید بدانی که زمان جنگ بود و بایستی من و دیگران دست از خانه و کاشانه برکنیم و بر علیه ظالمان شرق و غرب مبارزه کنیم. تو درس مقاومت و صبر را باید از دیگر همسران شهید یاد بگیری و همچون کوه استوار و مقاوم باشی که اگر خدای ناکرده کاری بکنی که خداوند خوشش نیاید روح مرا می آمرزی ، و مورد خشم خداوند قرار می گیری . همسرم اگر چه من می خواستم همراه خانواده شهدا به کربلای حسینی بر وی به یاد من هم زیارت بخوان و از امام حسین بخواه که مرا مغفرت کند که خودم نتوانستم در حرمش حضور یابم. به امید فتح نهایی و پیروزی برکفر جهانی و به امید آنکه هر چه زودتر رزمندگان به پیروزی نهایی برسند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.