وصیت نامه شهید محمدحسین انباز

ن الذین قالا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون » « اولئک اصحاب الجنه خالدین فیها جزاء بما کانوا یعملون» آنان که گفتند آفریننده ما خداست و بر این سخن پایدار و ثابت ماندند بر آنها هیچ خوف و ترسی نیست و هرگز اندوهگین نمی شوند. آنان یاران بهشتند خالد و همیشه در آنجا هستند پاداشی سبب آنجا بودند که انجام دادند. به نام خدا و با درود و سلام به رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود بر مادران شهدا که در سوگ فرزند خود صبورانه و زینب وار داغ فرزندان خود را به فال نیک گرفته و درراه اسلام از هیچ گذشتی دریغ ندارند و با درود به تمام شهداء ، وصیتنامه خود را می نویسم. اگر دراه خدا شهید شدن بالاترین افتخار است می خواهم به بالاترین افتخار برسم. من می خواهم جانم را در راه اسلام و برای احیای قرآن فدا کنم و به این کار عشق می ورزم و اگر زنده بودنم به اسلام خدمت بیشتری می کند، میخواهم زنده بمانم، اگر با این زندگی کردن هیچوقت به این نعمت نمی شود رسید ولی با شهادت آدم به این نعمت که رضایت خداوند است می رسد، ای خدایا قبول کن این جان ناقابل مرا و گناهان مرا ببخش ،خداوندا مرابا دوستان خودت محشور کن و بین من و ائمه در روز قیامت جدایی نینداز. خدایا مگر در برابر دین تو این جان من چه ارزشی دارد مگر در برابر حسین زمان و برابر قانون قرآن جان دادن و جداشدن و به سوی دوست و محبوب رفتن افتخاری بالاتر از شهادت می باشد پس مادرم در شهادتم صبورانه به یاد خدا باش و گریه کن و مبادا لباس مشکی بپوشی تا دشمنان شاد شوند مبادا کسی در شهادتم لباس مشکی به تن کند که راضی ندارم فقط راه امام را دنبال کنید پیرو ولایت فقیه باشید و به نماز جمعه ها بروید و شعار وحدت که بر بدن دشمن لرزه می اندازد و آنان را از نفوذ در شما نا امید می کند فراموش نکنید بدانید شهید شدن در راه خدا افتخار خانواده ما بوده و خواهد بود همه صبر کنید و از خدا بخواهید گناهان مرا بیامرزد هر کس از من بدی دیده مر اببخشد. یک قرآن بزرگ در هنرستان دارم او را به مسجد وقف کنید. والسلام. پدر مدت 1 ماه روزه و یک ماه نماز قضا دارم اگر می توانید به هر ترتیب است ازطریق شرعی تکلیف نماز و روزه های اینجانب را مشخص کنید.