وصیت نامه شهید جلیل میری خبری

مومنا ن  جهاد بنمایند در راه خدا 
عاشقان مژده که نزدیک است راه کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
5/2/1363
(مقتلا فی سبیلک فوفق لنا)
« خدابا به ما توفیق عنایت کن تا در راه تو کشته شویم »
سلام ودرود خدا بر جمیع رسالت بدوشان تاریخ از آدم صفوه الله تا محمد رسول الله واز علی ولی الله تا خمینی روح الله .
درود بر شاهدان همیشه تاریخ از یاسر وسمیه تا شهیدان کربلای حسینی وشهیدان انقلاب اسلامی وشهیدان جنگ تحمیلی کنونی وحال وصیت نامه ام را آغاز می کنم با یقین به راهم وحضور قلبی راهم را که انتخاب کردم که انشا الله راه فی سبیل الله باشد وراهی است که تمامی مستضعفین برای بر چیده شدن ظلم این راه را باید طی کنند واین مستضعفین باید این راه را طی کنند که پوزه استکبار به زمین مالیده شود .
 استکباری که دست فرعون وفرعونیان را پشت بسته است استکباری که دست هیلتر و هیتلرها را پشت بسته است ومن حال به این سرزمین مقدس می روم سرزمینی که خون بسیاری از عزیزانمان ناحق ریخته شده است من هم می روم تا شاید که با قطره از خونم خدمت ناچیزی به اسلام عزیز کرده باشم وبعد از همه اینها شما موقعیکه این وصیتنامه را می خوانید من در بین شما نیستم ومن از همین جا اعلام می دارم که ای مزدوران اگر دین محمد با  کشته شدن من پایدار می ماند پس ای شمشیرها مرا دریابید (امام حسین) وحال اگر دین اسلام با ریختن خون جوانان پا بر جا می ماند واگر پوزه استکبار با ریختن خون به زمین مالیده می شود پس ای مسلسلها مرا دریابید که من راهم را دریافته ام وشناخته ام ومن هم می روم تا با قطره ای از خونم خدمت نا چیزی به اسلام عزیز کرده باشم که الان اسلام به خون احتیاج دارد تا آبیاری شود وتمام مستضعفان جهان از جهانخوران مستکبر نجات یابند ومن الان تنها آرزویم این است که در راه مکتبم کشته شوم واگر هم خدا قبول کند شهید شوم وامیدوارم که خونی که از من می ریزد در راه اسلام وپیروزی مستضعفان جهان باشد که رسول خدامی فرماید :
ما من قطره احب الی الله عزوجل من قطره دم فی سبیل الله 
اولین پیامی که برای مادرم دارم این است که ای مادرم باید از من راضی باشی وباید ببخشید مرا که نتوانستم آنچنان فرزندی برای شما باشم .
ای مادرم که 19 سال برای من زحمت کشیدی وای مادری که پستان به دهان من گذاشتی ومرا شیر دادی ای مادری که تا سپیده صبح بر گهواره من بیدار ماندی وای تو که مرا به  میدان فرستادی تا همچون علی اکبر حماسه بیافرینم از من راضی باش ای مادر جان ، نکند که من شهید شوم در مرگ من گریه وزاری کنید ، نکند که لباس سیاه بپوشید، نکند که با گریه کردنت قلب آقا امام زمان را  بدرد آورید که زینب سلام الله علیه تحمل 72 شهید را نمود واین را بدان تو ای مادر که من راضی نیستم راضی نیستم به خدا اگر یک قطره اشک برای من بریزی راضی نیستم .
واما تو ای خواهرم هر چقدر که نو کوچک هستی فقط از دستورات مادر سرپیچی نکن . حجاب را حفظ نما تا دگر باره جامعه ای بسازیم که حتی فردی نباشد که بی حجاب باشد . وسعی کن در مدرسه که هستی رفتار نیک داشته باشی ودرست درست را بخوان که از قافله عقب نمانی ودوستانت به سطح بالاتر بروند ولی هنوز شما اندر خم یک کوچه باشی .
وپیامی که به شما برادرم دارم این است که ای برادر این راباید دانسته باشی که بعد از شهادت من تو باید سلاح را به دست بگیری وبر ضد ستمگران وبر ضد صهیونیست بر ضد امپریالیسم شرق وغرب یورش ببری وآنان را به خاک وخون بکشی که دگر باره به فکرشان نرسد که به حریم کشور به خاک مملکت اسلامی تجاوز کنند به مملکتی که در انقلاب ، در زمان آن نوکر آمریکا بیش از 70 هزار شهید ومعلول داده است ، تجاوز نماید. آری برادرم الان که در مدرسه هستی وقلم که همان  مسلسل توست به دست گرفتی ودرس می خوانی این را بدان که اگر درس نخوانی حرام است که در مدرسه بمانی تا دیر نشده به میدان رزم برو وسلاح به دست بگیر .
پیامم با شما ای دوستانم چنین است که اگر در این مدت 19 سالی که من دربین شما بودم اگر بدی از من دیده اید به بزرگواری خودتان مرا عفو کنید تا در روز موعود روزی که تمام انسانها نیز از قبر بیرون می آیند ودر یک جا جمع می شوند جلوی شما روسیاه نباشم که چرا آنجا فلان کار را کردم حالا من از شما حلال بودی می طلبم واز شما معذرت می خواهم .
وآری ای برادران رزمنده وهمسنگران تنها پیامی که برای شما دارم این است ما رفتیم وکوله بار خویش را با تمام سنگینی به مقصد رساندیم ما رفتیم وامانت را به صاحب امانت تحویل دادیم ما رفتیم وپیمان خویش به نیکویی وفا کردیم ما رفتیم وامانت را به شما سپردیم ما رفتیم وانقلاب واسلام وامام عزیز را به شما سپردیم وشما مانده اید وکوله باری پر از مسئولیت .
مسئولیتی که به رسم امانت پس از قرنها به شما سپرده شده است به هوش باشیدکه شما یگانه ملت آزاده عالمید ، شما تنها امتی هستید که لیاقت یافته اید تا پاسدار وحافظ دین خدا در روی زمین گردید.
ای برادران پاسدار ورزمنده بر این امانت خوب پاسداری نمایید . امروز چشم امید تمامی مستضعفین عالم وتمامی نسلهای آینده وپیش از حضرت بقیه الله به شما دوخته شده است که چگونه به یاری دین الله می شتابید به هوش باشید که این لیاقت و شایستگی را برای خویش حفظ نمایید وامروز وظیفه این است که در جبهه ها وبه پاسداری از این امانت قیام نمایید .
ودیگر پیامی که برای ملت دارم این است :
جبهه ها ، جنگ پیامبر (ص) است . جبهه جنگ کربلاست . امروز وظیفه است که به هر طریق ممکن است در جبهه ها حضور یابید واز دین خود از شرف خود واز حیثیت خود واز هویت وآزادگی خویش  واز امانت الهی خود دفاع وحراست نمایید وبه جبهه ها بشتابید وبرای خویش وآیندگان خویش جاودانگی را تجارت نمایید ومستضعفین جهان را به عمل خویش شاد وامیدوارم سازید . واز همه مهمتر این است که همیشه در پشت سر امام عزیز حرکت نمایید واین شیر میدان را تنها نگذارید ودر هر کجا که هستید دعای امام عزیزمان یادتان نرود وانشا الله که همیشه در خط ولایت فقیه حرکت نمایید .
وای امت قهرمان ، دعای رزمندگان را فراموش نکنید واین رزمندگان هستند ودعاهای شما . 
دعای مادران شهدا ، دعای مادران اسرا دعای مادران مفقودین ، دعای مجروحین ، دعای معلولین . واین معلولی که شب که می شود در اتاق در بسته ای می نشیند ونماز شب می خواند معلولی که دعا می کند تا دگر باره خداوند شفایش دهد تا بتواند در میدانهای نبرد حضور پیدا کند وآن معلولی که در خواب می بیند با آقایش مولایش فرمانده اش امام زمان صحبت می کند آن معلولی که صدای خداوند می زند خدا جوابش می دهد . آری فقط دعا کنید ای خانواده های شهدا ، خانواده های مفقودین ، معلولین ، اسراء ، مجروحین ، دعا کنید این فرزندان شما این رزمندگان بتوانند راه کربلا را باز گشایند ودستی به ضریح آقا ابا عبدالله برسانند وروانه قدس عزیز این قبله گاه مسلمین جهان بشوند .
ومن در آخر از تمامی شماها حلال بودی می طلبم واز شما امت قهرمان وهمیشه در صحنه اگر کسی از من طلبکار است جریان را به برادرم اطلاع دهد تا به او پرداخته گردد دیگر صحبتی با شما ندارم .
خداحافظ
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
5/2/1363
راضی نیستم که کسی برای من گریه کند راضی نیستم ـ راضی نیستم نیستم ..... .
الهی ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک 
اللهم اجعل مماتی ممات محمد وآل