وصیت نامه شهید هدایت امامی میبدی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
پدر و مادر عزیز! من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی( جبهه ) رفتم مبادا که در هنگام نبودن من در خانه ایجاد ناراحتی نمایید، صبور باشید، نمازهایتان را بخوانید، امام را دعا کنید، یار و یاور امام باشید، مبادا به خاطر از دست دادن من منتی بر کسی بگذارید و از انقلاب انتظاری نداشته باشید.
این شعار هر رونده حق است که می خواهد آنقدر برود تا به وجود خدا ( الله ) پی ببرد و این تکاپو و حرکت به طرف معبود ومقصود است که اگر برای لحظه ای خداوند آنانی را به خودش بگذارد امکان لغزش انسانی وجود دارد، من به آن اندازه سواد ندارم که بتوانم به درک گفته های بزرگان و فلاسفه اسلامی موفق شوم ولی در روایات شنیده ام چنان که بنده خداوند یک قدم به طرف معبود و خدایش بردارد خداوند قدم ها به طرف او برمی دارد و من که در تمام عمرم انسانی گناه کار بوده ام اکنون احساس می کنم که خدایم را یافته و به سوی او حرکت می کنم و از او می خواهم برای لحظه ای نیز مرا به خود وانگذارد که همان لحظه امکان دارد لغزشی از من سر بزند، آمین.
وقتی که مرا از تابوت برمی دارید و در خاک می نهید و برای شهادتم به همدیگر تبریک می گویید به جای شعار سنگ قبرم روی آن بنویسید، یکی از رهروان راه حسین در صحرای کربلا خوزستان ایران.
دیگر در اینجا وصیتم به اتمام رسید، هر چه شما کردید با هم خوب وحدت داشته باشید.
پسر ناقابل خودتان:
هدایت امامی
والسلام
ثبت دیدگاه