وصیت نامه شهید محمدرضا حسین زاده رکن آبادی
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
به نام الله آفریده روح الله و با درود بر روح الله پرورانده حزب الله، سازنده ثارالله و باز بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر تمام انبیاء و اولیاء و اوصیاء و با سلام بر تمام کسانی که بشریت و جامعه های اسلامی را از چنگال شیاطین و منافقین نجات داده اند و خواهند داد و با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی بت شکن قرن و قلب طپنده مستضعفان جهان و با سلام و درود بر تمام سپاهیان جندالله، سازنده حزب الله، پشتیبان روح الله و با سلام به تمام شهدای راه حق و حقیقت و فضیلت وصیت نامه خود را شروع می کنم:
بسم الله الرحمن الرحیم
« ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به ذلک هو الفوز العظیم »
« خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده و آنان که در راه خدا کشته می شوند ودشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است ».
با درود بر سالار شهیدان حسین ابن علی که چگونه زیستن و چگونه مردن را به جامعه بشریت آموخت و با درود به رهروان حقیقی او همچون خمینی کبیر و یاران باوفای او همچون بهشتی و بهشتیها و با درود بیکران بر خواهران و برادران شهیدپرور ایران که همچون یاران باوفای امام حسین ( ع ) رهبر خود را یاری می کنند. انشاالله خداوند به شما اجر و پاداش نیک عنایت فرماید. آری صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان، روح خدا، خمینی کبیر را با گوش دل شنیدم و پرواز خویش را در صراط مستقیم که به سوی معشوقی که سرانجام همه امور به سوی اوست ( انا لله و انا الیه راجعون ) آغاز نمودم و از معشوق خود خواستم اگرچه من لیاقت عاشقی او را ندارم و من این لیاقت را از روی لطف و کرم خود عنایت کند. زیرا هرکه عاشق او شد او هم عاشق او می شود و سرانجام او را می کشد و خود خون بهای او می شود. خدای من در راهی که قدم برداشته ام آگاهانه بود و فقط رضای تو را در نظر داشتم و خود می دانم که سرانجام این راه به کجا به طول می انجامد. پس خدای مهربان من را راهنمایی کن و هیچ لحظه کارم را به خودم وامگذار. ای خدا به ما توان جداکردن حق از باطل بده تا بتوانیم به تمام اله های دروغی پشت پا زده و به تو یگانه و دین راستین تو اسلام خدمت کنیم.
در اینجا سخنی با پدر و مادر گرامیم دارم و از حضور مبارکشان عرض ادب می نمایم. سلام بر پدر و مادر عزیزم که رنجهای فراوان برای من کشیده اید و من را بزرگ کرده اید تا بتوانم در جبهه های حق علیه باطل شرکت کنم. امیدوارم که شما من را می بخشید که نتوانستم و نفهمیدم که فرزند خوبی برای شما باشم. امیدوارم که خداوند در دنیا زیارت و در آخرت شفاعت اهل بیت نصیب شما گرداند و اگر خداوند لیاقت شهادت به من داد و شهید شدم برایم گریه نکنید زیرا شهادت فخر اولیاء است و ثانیاً خودم این راه را انتخاب کرده ام و خدای ناکرده از گریه شما دشمن شاد می شود و هر چقدر خواستید گریه کنید برای مظلومیت امام حسین ( ع ) و شما ای خواهرانم زینب وار دنباله رو شهیدان باشید و درس شهامت و شجاعت را از زینب بیاموزید و با حجاب خود دنیا را به لرزه اندازید و یادآور زمان حسین ( ع ) باشید. درود خدا بر چنین خواهرانی که رهروان زینبند و ای برادرانم از شما می خواهم که نگذارید اسلحه شهدا بر زمین افتد و از شما می خواهم فقط فکرتان خدا و خلق خدا باشد و سعی کنید که رضایت خدا در کارهایتان باشد و گوش به فرمان امام و روحانیت مبارز باشید .
خدای من در راهی که قدم برداشته ام آگاهانه بود و فقط رضای تو را در نظر داشتم و خود می دانم که سرانجام این راه به کجا به طول می انجامد
خدای مهربان من را راهنمایی کن و هیچ لحظه کارم را به خودم وامدگذار
ثبت دیدگاه