وصیت نامه شهید محمدعلی درویشی محمودآبادی
با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و سلام به تمام رزمندگان اسلام و ای رزمندگان اسلام پیام من به شما این است که هرگز از دشمن هراسی نداشته باشید. من چند تذکر به خانواده می خواهم دهم خانواده خودم و همسر خودم شما از شهید شدن من ناراحت نباشید و حمید پسر بزرگتر خانه است. من می دانم مدتی که باهم زندگی کردیم و شما هرچه بدی از من دیدید من را ببخشید و هر بدی از من دیدید شما من را ببخشید. حمید جان ! اگر من شهید شدم به پدربزرگ خود تسلیت گوی و هرچه گفتند گوش کن. ... شما من را ببخشید و تمام بچه هایم باید اگر بدی از من دیده اند من را ببخشند. پدر و مادر می دانم که اذیت و آزار زیادی به شما رسانده ام. پدر و مادر عزیزم شما اشتباه من را ببخشید. پدر و مادر عزیزم شما هرچه کردید خانواده من و از خانواده من سرکشی کنید و به هر سه خواهر هرچه اذیت از من دیده اند من را باید ببخشند. برادرم حسین اگر گاهی وقتها شما را ناراحت می کردم و شما را اذیت می کردم من را ببخشید ... همسرم شما هروقت در جلسه قرآن حاضر می شوید دعای رهبر و رزمندگان را بکنید و پیروزی آنان را از خدا بخواهید. حمید شما هرچه کردید با سه برادرت و خواهرت زهرا و اگر که من شهید شدم و دیگر سرپرست آنان نبودم تو سرپرست آنان باش و شما هرچه کردید مادرت و به حرفهای مادرت گوش کن چون شما پسر بزرگتر خانه هستی و ای همسرم تو زهرا را مانند زینب بزرگش کن و پسرها را مانند حسین تربیت کن و شما هرچه کردید درستان را خوب بخوانید و به درس ادامه دهید که شما و امثال شما امیدهای انقلاب هستید و انقلاب باید به دست شماها بچرخد. و اگر من شهید شدم در مزار شهرداری پهلوی سه برادر شهید خاک کنید و به استادم بگوئید که هرچه بدی از من دید من را ببخشد. و پیام من به ملت این است که فرزندان خود را بگذارند که به جبهه بروند و حاجی مرتضی که با هم کار می کردیم اگر به همدیگر چیزی گفتیم من را ببخشد و به تمام کارمندان شهرداری اگرچه گفتم من را ببخشید و خصوصاً شهردار باید من را ببخشد.
هرکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
ثبت دیدگاه