شناسه: 347101

وصیت نامه شهید مهدی دهقانی شورکی

بسم ا . . . الرحمن الرحیم
حضور محترم والدین گرامیم مادر عزیزم سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. ( به ) خواهران و برادر عزیزم سلام عرض می کنم و تمام خویشان را سلام می رسانم.
پدر گرامیم ما در جبهه شوش با بعثی های مزدور عراقی می جنگیم و ما هیچ ناراحتی نداریم. چند تا جمله به عنوان وصیت به شما می گویم که وقتی در شورک بودم یادم رفت به شما بگویم پدر گرامیم اگر پسر شما لیاقت آن را پیدا کرد که در راه خدا و احکام اسلام شهید شود بعد از شهیدشدن پسرت این زحمت را بکشی که به هرطوری که هست همانطور که در نامه های پیش گفتم:
 1 ـ بعد از آنکه خبر شهادتم را شنیدید خونسردی خود را حفظ کنید و صبور باشید.
2 ـ 130 روز روزه قضاء مرا به جا آورید.
3 ـ در حدود 5 الی 6 ماه نماز قضاء مرا به جا آورید.
امیدوارم که این گفته فرزند حقیرتان را بشنوید. پدر عزیزم سلام گرم مرا به مادر برسان و به او بگو که امید مهدی نباشد همانطور که من امید برگشتن ندارم و به او بگو که شاید خدا عنایتی کرده و مرا نیز در شمار شهدای دیارمان قرار دهد. وقتی که من از شورک بیرون آمدم دیگر  امید برگشت به شورک را نداشتم وقتی از کنار قبرستان گذشتم با خودم گفتم که حتماً این دفعه جای من اینجا خواهد بود ولی هنوز نمی دانم که مادرم و پدرم و خواهرانم و برادرم از من راضی هستند یا نه امیدوارم که از من یعنی پسر حقیرتان راضی شوید تا خدا از من راضی شود.
ولی الان که به سرزمین مقدسی یعنی به جبهه آمده ام شرمنده ام و از شما و اقوام و خویشان می خواهم که مرا ببخشند و پیام مرا به گوششان برسانند البته بعد از آنکه به آرزوی خود رسیدم.
و اما یک حرفی دارم که باید بزنم اگرچه الان قابل آن نیستم که به شما این حرف را بزنم ولی گفتن آن ضرری ندارد و آن این است که مادر عزیزم و خواهرم نماز خود را سبک نشمارید و بعد از نماز برای رزمندگان دعا کنید. پیغمبر اسلام فرمود کسی که نماز خود را سبک بشمارد از امت من نیست.
خداحافظ دیگر عرضی ندارم.
امضاء: مهدی دهقانی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه