شناسه: 347144

وصیت نامه شهید مسعود دهقانی فیروزآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا من با چه رو وصیت کنم؟ من چیزی در درگاه تو ندارم، خدایا چه بگویم که قبول درگاهت باشد. ای خدا چه بگویم؟ بگویم که گناه نکردم دروغ گفتم، بگویم عبادتت را آنچنان که باید بجا آورده ام دروغ می گویم، اما ای خدای قادر و متعال الان که در جبهه ها مشغول خدمت هستم این خدمت ناقابل را از من گناهکار قبول کن. ای خدا ! من جز این خدمت دیگر برای تو کار نکردم.
دوستان عزیز و رفقای گرامی ! از شما می خواهم که اگر به خاطر دوستیها و رفاقت ها هم که شده اسلحه مرا بر زمین نگذارید و سنگر مرا پر کنید البته به خاطر خدا و به خاطر جهاد فی سبیل الله و بدانید که من و همسنگرانم تا آخرین نفس به سوی دشمن یورش آوردیم و تا آخرین قطره خونی که در بدن داشتیم در راه دین و به منظور پیروزی نهایی این انقلاب اسلامی نثار کردیم و اینک نوبت شماست. این جهاد و این دفاع باید همچنان با شدت و قوت بیشتر و شکوه بیشتر ادامه یابد. 
خدایا مبادا روزی که جسم من در خاک خفته باشد و روح من و سایر شهدا ناظر این باشد که جبهه های اسلام خالی بماند و سنگرها سرد شود. امت اسلام، جوانان برومند این جنگ را تا پیروزی نهایی اسلام و دفع دشمنان قرآن ادامه دهید که پیروزی نهایی نزدیک است. ضمناً از دوستان و رفقای خود که از کودکی با هم بودیم و احیاناً آزار و اذیتی از من به آنها رسیده می خواهم که مرا ببخشند و نیز راه سرخم را حتماً ادامه دهند که پیروزی اسلام و بهشت جاودان سرانجام مجاهدان خواهد بود.
مادر و پدر عزیزم ! 
بر سر مزار من شیرینی و شربت بدهید که دشمنان اسلام تلخکام شوند و آن شیرینیها، شیرینی عروسی من است. پدر و مادر عزیزم ! من نمی گویم که بر سر مزارم گریه نکنید شما هم مانند دیگر پدرها و مادرها که فرزند خود را دوست دارند و برای از دست دادن او گریه می کنند طبیعی است که گریه کنید، منتهی برای امام حسین ( ع ) و یاران او گریه کنید و اشک شهامت بریزید که دشمن شاد نشود چون شاد شدن دشمنان اسلام روحیه گرفتن آنهاست و این چنین دشمن قوی می شود. چنان بگریید و چنان مقاوم و سرافراز و قوی باشید که دشمنان قرآن از شکوه و ابهت شما بدنشان همچون بید بلرزد و وقتی شماها را می بیند از ترس پا به فرار بگذارد.
پدر ومادر عزیزم !
برادرانم را آماده کنید تا برای پرکردن سنگر من ، مردانه بپاخیزید واین راه را ادامه دهند وبرای انتقام گرفتن خون همه شهدا مهیا شوند هیچ وقت نگویید من یک فرزند شهید دارم ودیگر برای من بس است ، اگر این جور فکر کنید اجر خودتان را از دست خواهید داد و بدانید که خدا این فرزندان را به شما داده است ، برای این روزها داده است، این روزها که باید اسلام را یاری کنید واز کشور ومیهن اسلام دفاع کنند، هیچ وقت مزدورانی چون صدام نوکر آمریکا جرئت این را نخواهند داشت که به مرزهای جمهوری اسلامی ایران تجاوز نمایند به شرط این که ما در این مرحله به پیروزی نهایی برسیم که به زودی خواهیم رسید. انشاءالله ودر حرم اباعبدالله زیارت خواهند کرد، رزمندگان وهم دوستان وعاشقان حسین ( ع ) .
برادران وخواهرم !
این اسلام امانت است ودر دست ما که با جنگیدن با دشمنان اسلام ونابودی آنها، پیروزی اسلام را به ارمغان خواهیم آورد واین است خدمت ما. واینک که من شهید شدم شما برادران برومند من هم چون گذشته وبلکه پرشورتر وجدی تر وحماسه بارتر اسلحه من ودیگر برادران را که هم اکنون در سنگرم انتظار شما را می کشند هرچه زودتر برگیرید وبر دوش گیرید ودرخاتمه تو ای خواهر که به حق همراه با دیگر خواهران رسالت خون شهدای انقلاب اسلامی را زینب وار به دوش کشیده وخواهی کشید با کمک های پشت جبهه ونیز با جنگیدن با نفس اماره خود وبا حفظ هرچه بیشتر حجاب به نبرد خود با دشمنان اسلام وآئین ونوامیس مقدس اسلامی پیکار کن که این اعمال تو بسیار کمک بزرگی به اسلام می کند. اگر تمام خون من بر زمین بریزد ویک قطره از آن در رگ هایم باقی بماند همان قطره فریاد برمی آورد:
لبیک یا خمینی ، لبیک یا خمینی
والسلام، مسعود دهقانی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه