وصیت نامه شهید حسن علی زارع مهرجردی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
« یا ایها الذین آمنوا مالکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله انا قلتم الی الارض
ارضیم بالحیوه الدنیا من الاخره فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل »
« ای ایمان آورندگان شما را چه شده است که چون گفته می شود در راه خدا از خانه هایتان بیرون شوید به زمین می چسبید و سنگین بار می شوید و از جای خود حرکت نکنید آیا به زندگی چند روزه دنیا راضی شده و دل خوش داشته و از آخرت چشم پوشیده اید حال آنکه متاع این دنیا و بهره ای که از زندگی این جهان می توان در قبال آخرت و زندگی در عالم جاوید چیز اندک و کم ارزشی بیش نیست ».
خدایا امر فرمودی که بندگان تنها مرا بخوانید و از من بخواهید پس ما دست نیاز به سویت برداشته و عاجزانه از تو می خواهیم و خودت وعده اجابت دادی پس بپذیر ما را که سخت نیازمندیم. خدایا کینه و حسدهایی که شیطان میان برادران مسلمانم ایجاد می نماید مبدل به خشم و غضب بر دشمنانت فرما. خدایا رزمندگان جند الله را قلب امت را با فتح زیارت حرم آقا ابا عبدالله سرور و شادمان فرما.
من کوچکتر از آنم که بتوانم به شما توصیه ای فرمایم اما اینجا گفته ای است که باید به شما بگویم و آن اینکه امام عزیزمان و قائم مقام رهبری و دیگر یادان امام را دعا کنید که طول عمر امام عزیزمان باعث می شود ما راه را از چاه تشخیص دهیم. امام عزیز را بشناسیم و بدانیم که باید به دنبال او حرکت کنیم و از راه اصلی دور نیفتیم.
مادر عزیزم ! می دانم که از هنگام کودکی تا به این سن مرا به یاری خداوند خوب پرورش دادی و با اعمال خود به من امر و نهی را آموزش دادی و به جبهه فرستادی تا در راه خدا اگر بتوانم خدمتی کرده باشم. این راه بگویم که همه انسانها باید بروند و چه نیکوست که در راه خدا حسین وار رفت. پدر عزیزم ! یادتان باشد که اگر روزی با امام ملاقات داشتید به جای من دست و پای امام را ببوسید و سلام بنده حقیر را به او برسانید. برادرانم می بخشید که از کنارتان رفتم و نتوانستم حق برادری را ادا کنم و امام شما ای خواهرانم ! شما با روش زینب گونه به یاری دین اسلام بشتابید گرچه شما نمی توانید به جبهه بروید ولی امیدوارم که در پشت جبهه برای یاری اسلام انجام وظیفه کنید و شما برادران حزب اللهی بیایید تا از خدا بخواهیم که ما را به سوی رضایت خود هدایت و به تقوا آراسته گرداند که ان الله یحب المتقین. به خانواده شهدا و اسرا و شهدای گمنام احترام بگذارید که عزیزانشان هجرت کردند و احترامشان واجب است و شما ای دوستان و رفقای گرامی می دانم که همدیگر را خیلی دوست می داشتیم ولی می بایست رفت و امیدوارم که با نبودن من در بین شما هیچ کمبودی احساس نکنید و آرزو می کنم که شماها اسلحه مرا بردارید و سنگرم را خالی نگذارید و راه خدا را ادامه دهید و شما که با هم بودیم اگر کاری کردم که باعث رضای خدا نبوده مرا ببخشید و برای آمرزش گناهانم دعا کنید از خداوند برایم طلب مغفرت کنید.
امضاء: ( حسنعلی زارع یکم فروردین 1366 )
ثبت دیدگاه