شناسه: 347254

وصیت نامه شهید حبیب زارع مهرجردی

بسم الله الرحمن الرحیم
« الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت
 فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا »
« اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می کنند پس شما مومنان با دوستان شیطان بجنگید و ( از آنها بیم و اندیشه مکنید ) که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است ».
با تقدیم سلام و درود فراوان به پیشگاه منجی عالم بشریت امام زمان ( عج ) و با درود و سلام بر نائب برحقش خمینی بت شکن قرن و امید مستضعفان جهان و با سلام و درود بیکران بر شهدای گلگون کفن اسلام از هابیل تا کربلای امام حسین ( ع ) و از کربلای حسین ( ع ) تا حال و کربلاهای ایران.
شهادت می دهم که جز خدای یکتا خدائی نیست و محمد ( ص ) پیامبر و بنده و فرستاده اوست. من با توجه به اینکه اسلام و انقلاب اسلامی ایران نیازمند به یاری کننده دارد عزیمت به جبهه های نور علیه ظلمت نمودم تا از اسلام عزیز دفاع کرده و بر ضد جنایتکاران و تجاوزکاران زمان قیام کنم و این راه، راه امام حسین ( ع ) مطمئناً می باشد که من آنرا برگزیدم و تا آخرین قطره خون و تا آن زمانی که دیگر توان رزمی نداشته باشم از پای نخواهم نشست و به یاری خدا همواره مقابله را ادامه خواهم داد و ثابت قدم و پابرجا و استوار خواهم ماند و این مسئولیتی بس سنگین است که همگی ما داریم و باید از اسلام و میهن عزیزمان دفاع کنیم و این وظیفه در حالی به اتمام خواهد رسید که تا زنده هستیم بستیزیم و نبرد را ادامه دهیم و اینجانب به امت مسلمان و قهرمان و شهیدپرور ایران توصیه می کنم که هرگز مسئله جهاد در راه خدا را فراموش نکنند و به مقام شهید ارزش قائل شده و راهش را ادامه دهند. تنها انسانهایی شهید می شوند که خداوند بزرگ آنها را دوست داشته و به پیش خود می برد و شهادت آخرین درجه کمال است که هیچ مقامی از آن بالاتر نیست و درخت اسلام تا هم اکنون با خون آبیاری شده و احتیاج به خونها دارد و انسانیت نیازمند به ارتقاء درجه در پیشگاه خداوند دارد و با شهادت خود می توانیم به این درجه نائل آئیم و من از ملت ایران تقاضامندم که یک آن و یک لحظه هم دست از امام عزیز برندارید و به فرمایشاتش گوش فرا دهید و هرچه او فرمود اطاعت نمایید چون فرمان او همچون فرمان امام زمان ( عج ) و دستورش همان دستور اسلام است. و ای ملت شهیدپرور ایران بدانید که آن کسانی هم که در آفریقای جنوبی زندگی می کنند ومحرومان جهان چشم به راه و آینده این جنگ هستند و ما باید جبهه ها را خالی نگذاریم و هیچ موقع از کسانی که در شهرها و مناطق مرزی زندگی می کنند و همیشه شهرهایشان با موشک و توپهای دوربرد در نیمه شب جنایتکاران می زنند علاوه بر پیرمردان و افراد کهنسال در بین آنها بچه های خردسال و بی گناه شیرخوار هم به خاک و خون کشیده می شوند نسبت به این مسئله نباید بی تفاوت و خاموش باشیم. ما در قبال این خونها مسئولیت داریم.
پدر و مادر عزیز ! و همچنین برادر و خواهر مهربانم ! من از همگی شما حلالیت می طلبم و جداً از شما می خواهم که مرا عفو و پدرجان اگر کسی آمد و از من طلبکار بود به او از پول خودم بردارید و طلبش را بپردازید. گرچه من موفق نشدم در طول زندگیم امام عزیزم این پیر جماران رهبر و عارف را از نزدیک ببینم و با او ملاقاتی داشته باشم و این از کم سعادتی من بوده ولی خوشبخت و خوشحالم از اینکه یک شب امام را در خواب مشاهده کردم و او را یاری نمودم و این بسی افتخار است برایم که لااقل او را در خواب دیدم و وی از دستم راضی بود. به امید اینکه روزی فرا رسد که پرچم اسلام بر سراسر گیتی به اهتزاز درآید و ندای توحید و لا اله الا الله بر تمام جهان طنین افکن شود. این بود وصیتنامه حبیب زارع مهرجردی.
و السلام علی من اتبع الهدی
حبیب زارع
12/11/1364

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه