وصیت نامه شهید محمد زارعی محمودآبادی

بسم رب الشهداء و الصدیقین
« ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون » 
« گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنان زندگانند ولی شما شعور ندارید ». 
به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا و با درود به رهبر کبیر انقلاب و با سلام به شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران.
اکنون که به لطف خدا عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل هستم و می روم تا در کربلاهای خون رنگ وطنمان در صف دیگر همرزمان، حماسه کربلا را دوباره بسراییم و اکنون که عازم کربلای ایران هستم تا در سنگر عشق و ایثار شهادت را در عمل به اثبات رسانم و فریاد حسین زمان را لبیک گویم بگذار در این آخرین لحظات که در اوج قله ایثار به سوی معراج پر می کشند چند کلامی به عنوان وصیت نامه با شما پدر ومادر و شما مردم شهیدپرور در میان بگذارم تا این پیام های خون رنگ سندی باشد بر مظلومیت و محرومیت ملتی ایثارگر و گواهی باشد بر ملتی مظلوم که چه سان پیر و جوان در مقابل کفر و ظلم به ستیزه برمی خیزند و در این راه از جان مایه می گذارند.کلام را کوتاه می کنم تا سخنانم را با خون دل به تحریر درآورم.
درود خدا و صلوات و رحمت خدا بر تو باد ای منجی مستضعفین که ما را این چنین از قیدوبند دنیا رهاندی و در خط سرخ شهادت معراج را رهنمون شدی.

شکر خدای که عاقبت مرا بر نفس چیره گردانید و ظلم و سیاهی را از قلبم زدود و رهایی را در برابرم نهاد و مرا توفیق عطا فرمود تا همراه جندالله به میهمانی الله بروم و به شوق زیارت کربلا راهی جبهه گردم. پدر ومادرم چگونه در این لحظات حساس و با این زبان الکن از زحمات شما قدردانی کنم که مرا این چنین پرورش دادید. تنها همین بس که فرزند عزیز شما و دست پرورده شما گلچین راه الله می گردد و شما را همین بس که عزیزانتان بر بال ملائک در بهشت برین به سیر می پردازند و شما را در پیشگاه خدا به شفاعت خواهد نشست. ولی در این لحظات با قبول آن همه رنج و زحمت پرورش، این چند کلام را از فرزندتان پذیرا باشید و آویزه گوش خود سازید باشد که روح پرفتوح مرا شاد سازید و همیشه در راه رسانیدن پیام خون من و پیام دین الله گام بردارید. 

و تو ای خواهرم، تو دیگر تنها برای خود نیستی که تو یک خواهر شهیدی ( تو زینب زمانی ) تو باید الگو و اسطوره قرن باشید با سنگر حجابت و با بانگ تکبیرت به جنگ ظلم بتازید و پیام خون مرا در هر کوی و برزن فریادزنی باشد که رسالت و مسئولیت پیام رسانی را خوب به پایان رسانی تا در پیشگاه زینب کبری روسپید باشی.
و اما شما ای ملت شهیدپرور، ای ملت غیور ایران شما اکنون در بوته آزمایش الهی قرار گرفته اید مبادا از شهادت فرزندتان سست شوید که این خود پایمال شدن خون عزیزان این ملت است چرا که عاقبت مرگ انسان را فرا می گیرد و چه بهتر که این مرگ، مرگی سرخ و در میدان جهاد باشد و در پایان به امید پیروزی همه رزمندگان اسلام و به امید رهای همه مستضعفان جهان فریاد همیشگی مان را سر می دهیم:
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار                          خداحافظ
فرزندت: محمد زارعی               8/1/1360