وصیت نامه شهید احمد زارعی محمودآبادی
ملتی که شهادت را سعادت می داند پیروز است.
بسم الله الرحمن الرحیم
« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »
با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی، ابراهیم زمان، امید مستضعفین، قلب محرومان، قلب ملتهای رنجدیده که درد آنها را می داند و عامل آنها را شناخته و آنچنان قهرمانه از کشور اسلامیمان دفاع می کند که حیرت جهانیان را برانگیخته. اینجانب احمد زارعی فرزند حسین وصیت می کنم که بنده با میل و اشتیاق فراوان به مکان جنگ بین حق و باطل که همیشه نمایشگر آن بوده است که حق پیروز است و ما هم به خاطر حق می جنگیم در هر دو حال این بزرگترین پیروزی است که خداوند به بنده عنایت کرده که آنهم در این موقعیت نصیب ما شده که هیچ چیز به اندازه یک قطره خون که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست چه خوب است که من هم با این قطره خون به هدفم برسم.
پدر و مادر عزیزم این ایران عزیز این کشور رسول الله مکتب اسلام که بیش از هزار وچهارصد سال از طرف کفار مورد هجوم بوده است بر گردن من و شما حق دارد و برای حفظ آن باید نهایت کوشش را بکنیم. همانطور که امام فرمود چشم امید من به شما جوانان برومند است که ادامه دهندگان راه حسین هستید و این راه را بیش از هزار و چهارصد سال ادامه داده اید و ما نیز او را تنها نخواهیم گذاشت یار و یاور او خواهیم بود و همیشه گوش به فرمان مجاهد پیر امام خمینی که همچون کوه در مقابل یاوه گویان ایستاده هستیم. پدر درود بر تو که چون ابراهیم فرزند خود را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادی بدان و آگاه باش که اسماعیلت هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمی زند و زندگی را جز جهاد در راه عقیده درست نمی داند و شهادت را از بهترین نعمتهای خداوند می داند. مادر عزیزم که عزیزترین عزیزها هستی و بعد از خدا مهربانترین مهربانها من به وجود تو افتخار می کنم که در نزد تو اینچنین تربیت شدم که توانستم در هنگام جوانی خدمت ناچیزی به اسلام بکنم و چنان مرا تربیت کردی که پای خود را جای پای علی اکبر بگذارم که کشته شوم یا سالم باشم برای تو افتخار است.
ای برادران عزیز پیوسته در راه پیشبرد اسلام عزیز رهبری امام خمینی بکوشید تمام قوانین اسلام را انجام دهید و سخنان امام را از جان ودل پذیرا باشید. چون زمان، زمان حسین ( ع) و روزها نیز هر کدام عاشورا است و تو ای خواهر حجاب وعفت وپاکدامنی راستین از هر چیز مورد اهمیت قرار بده چون حجاب تو مشت محکمی به دهان یزیدیان است من از نظر مالی چیزی ندارم به جز چند دست لباس که آن را به جنگ زدگان بدهید در آخر چشم هایم را باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه به این راه نرفتم دستانم را باز بگذارید تا دنیاطلبان ومال دوستان بدانند که چیزی از این دنیا نبرده ام والسلام. دوستانم راه مرا ادامه دهید خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است در حفظ آن بکوشید.
ثبت دیدگاه