وصیت نامه شهید سیدضیا سجادی پور
بسم الله الرحمن الرحیم
« و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون »
« به کسی که در راه خدا شهید می شود مرده نگویید آنها نمرده اند بلکه زنده اند ولی شما این واقعیت را درک نمی کنید ».
با سلام فراوان به روح الله که همیشه در فکر محرومین می باشد و با سلام گرم و پرطنین تقدیم به روح شهیدان زنده و همیشه جاوید انقلاب و همچنین با درود گرم نثار شهیدان همیشه جاوید کربلای ایران و با سلامی خدمت امت قهرمان و همیشه در صحنه ایران.
به درد دل شهیدی گوش دهید که سراپا شوق به میهن و اسلام بود و می خواست که در راه خدا فدا شود که اینک به آرزویش رسیده است.
پدر و مادر عزیزم ! در غم نبودن من اشک نریزید که گریه کار درماندگان است و ای پدر عزیزم ! چون شیر غرنده در بیشه زار اسلام غران باش تا مبادا منافقین از شهیدشدن من و ناراحت شدن شما سوءاستفاده کنند. پدر و مادر عزیزم ! به جای گریه و ناله دست به آسمان بلند کرده و امام را دعا کنید که امام همه چیز شماست ما بمیریم و امام زنده باشد این افتخار است.
برادر عزیزم ! تو نیز در کشته شدن من هیچ ناراحت نباش. سعی کن که در هدف خود که به ثمر رسانیدن راه شهیدان است مستحکمتر به پیش روی و خدا را هرگز فراموش نکن. در پشت جنازه من شیرینی بده چون من نیز داماد شدم مگر برای تازه داماد شیرینی به مردم نمی دهند تو نیز این کار را بکن چون شهید دامادی است پرافتخار در نزد خدا. تمام قوم و خویشان را سلام برسان و برایم حلال بودی بطلب. برادرم سیدمحمدکاظم ! تو نیز به مدرسه برو. تو امید تازه این کشور رنج دیده هستی مبادا گول منافقین خلق را بخوری و در راه اسلام کوشا باش که امام می فرماید: تمام هدف ما مکتب ماست. برادر عزیزم ! هرچه تو کردی پدر و مادر را فراموش نکن همیشه یارشان باش که سعادت اخروی نیکی و نکوئی به پدر و مادر است.
پدر گرامیم ! من 1700 تومان نزد برادر سیدمحمد دارم از آن پول 20 تومان را بدهی به حسین عباس آقایی،250 بدهی به حاج محمد بابت شلوار و بقیه پول نزد سیدمحمد باشد هرطور که می داند خرج نماید و هرکس دیگر که گفت طلب دارم بهش بدهی. هرچه شما کردی اهالی مهرآباد را سلام برسانی و از آنها برایم حلال بودی بطلبید. بار دیگر پدر و مادر عزیزم از شما طلب بخشایش می نمایم می دانم از من زیاد خطا سرزده ولی شما به بزرگواری خودتان ببخشید و از خداوند بخواهید که رهبر کبیر انقلاب را نگهدارد و این انقلاب عزیز را همیشه جاوید گرداند.
خدایا تو می دانی که این راه را با چشم بصیرت خود شناختم خود نیز یاریم کن و گناهانم ببخش باشد در نزد جدم و مادرم زهرا روسفید باشم. در آخر سلام گرم و صمیمانه من را به خواهر کوچکم طیبه برسانید و از او نیز بخواهید که از خدا برایم آمرزش طلب کند چون که او هنوز گناهی نکرده است شاید خدا حرف او را قبول کند.
خداحافظ عزیزانم. دیدارتان در بهشت در کنار شهیدان
سجادی پور
ثبت دیدگاه