وصیت نامه شهید حسن عبدی رکن آبادی
بسم اله الرحمن الرحیم
« قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم و یحزهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مومنین »
« با آنان کازرا کنید تا خدا آنان را به دست شما شکنجه دهد ( بکشد یا اسیرشان کند ) و یا ( در اثر شکست خوردن ) رسواشان کند و شما را برآنان نصرت دهد و سینه گروهی از مومنان را شفا بخشد ».
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
ای خالق من، من به خاطر جهانی دیگر به سوی تو نمی آیم، برای سپاس به تو جان را هدیه راه تو می کنم انشاءالله قبول درگاهت باشد این جانی که بیافرینی باز می گردانم. خدایا تو را سپاس مس گویم که مرا مرد آفریدی که از شهادت باکی نداشته باشم و تنها برای این نعمت جان را فدا می کنم و من به این عمل افتخار می کنم و اگر تو به من استعداد چشم و گوش دادی و از آن استفاده نکردم معذرت می خواهم، توبه می کنم. مادرم ! مرا ببخش و هر اشتباهی که کردم مرا عفو کن، خدایا عبادت به تو کردم نه به خلق و نه به خودم، که معرفت به تو نداشتم، عبادت به خلق را که جاهل بودم و عبادت به خود را که استغفار می کنم. ولی خدایا مرا مردانه بمیران که رسم پیروان علی ( ع ) است. خدایا ! حب علی در قلب من بدار که حب توست و خدایا ! شاید در این موقعی که می نگارم آخرین لحظات عمر من باشد و شاید خطوط نگاشته شده مورد رضای تو نباشد. استغفرالله العظیم و ای خلایق که بر پشت جنازه من میائید شعار حسینی بدهید و از اکبر و قاسم و عباس و عون و جعفر بگوئید شاید آنان مرا شفیع شوند و سوگند می خورم که راه امام راهی است که خدا می خواهد. و از مکتب قدیم و فی الحال و در حال حاضر عاری نداشته باشید آنها را مطالعه کنید. انقلاب ما اگر دموکراسی نیست ولی تمام ملت در آن سهیم هستند و اگر کاری کردید به رخ ملت نکشید و اگر کسی خدمتی برای این انقلاب انجام نداده انشاءالله انجام می دهد و این فیض عظیم شامل تمام این ملت شده و هی نگوئید بعد از جنگ فلانی را فلان می کنم. خدایا ! مرا در زمره شهیدان قرار بده و تا مرا نیامرزیدی از این دنیای فانی مبر و اگر خدایا در درگاه تو ضجه زدم مرا در موقع مرگ با سختترین عذاب بمیران تا جبران شود یا تماماً مرا ببخش، نه عذاب دنیوی و نه عذاب اخروی انشاءالله.
ای پدر جان اگر در هنگام پا به جهان گذاشتن من دار فانی را وداع گفتی برخیز و در وداع من ناله کن. و تو ای مادرم ! مبادا حرف بیجا بزنی من نه برای مردم رفتم و نه برای فردی دیگر من برای رضای خدا رفتم و نه چشمداشتی می خواهم. برادرانم ! اگرچه برایتان گران تمام می شود ولی انا لله و انا الیه راجعون یادتان نرود و خواهرانم ! دنیا زودگذر است مبادا راه من و خط من یادتان برود، که زینب کبری زجر دنیا را کشید از او شفاعت بخواهید.
امضاء: حسن عبدی
مورخ: 9/12/1365
ثبت دیدگاه