شناسه: 348657

وصیت نامه شهید حسین پورمحمدعلی فراشاه

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و له و الحمد
خون سرخ شهیدان صدایم می زنند که برای چه نشسته ای؟
« ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص . 
بدرستی که خدا دوست می دارد آنان را که کارزار کنند در راهش 
صف زده گویا که ایشانند بنایی استوار » .  
به نام الله هستی بخش روح الله  و به نام خدای مستضعفین جهان و به نام خدای درهم کوبنده ستمگران و با سلام به رهبر کبیر انقلاب و درود بر شهدای اسلام از جزیرة العرب و امتداد آن کربلای خون رنگ ایران . با تقدیم عرض سلام به شما مردم آزاده ایران زمین و درود شکفته از خونم آن خون دریا دل . قبل از هر کس این شهادت خودم را به شما امت و امام به ویژه به خانواده و پدر و مادرم تبریک می گویم . خدای را سپاس فراوان که در رحمت جهاد را بر من گشود و جراتم داد تا از مرگ نترسم . امروز روز 6/6/1361 است و من با نوشتن چند کلامی به عنوان وصیتنامه آماده می کردم تا به معنای تام فرزند و سرباز خونین اسلام باشم . اما در چنین لحظه ای که یک سرباز همه چیز را از خاطر وجودش فراموش می کند تنهایی جلوه و یک پیام که در بر دارنده همه هستی است بخوبی در خاطرش جان می گیرد که آن آرزوی شهادت است . مُثل من  مِثل کسی است که شب تاریک در جستجوی آب در صحرایی می گردد و ناگاه چشمه آن را پیدا می کند و مثل جوینده ای که به مطلوب خود نائل شده باشد . من به تمام دوستان و آشنایان می گویم که به جهاد در راه خدا ادامه دهید و از جهاد روی بر نگردانید که روی برگرداندن از جهاد خداوند لباس ذلت به تن آدمی می پو شاند . عقل و فهم آدمی تباه می گردد و نشانه های ذلت در آدمی آشکار می شود و از عدالت محروم می شود . و بالاخره به رهبرم بگویید که من تا خون در رگ داشتم فریاد الله اکبر خمینی رهبر را به گوش همه رساندم . به ملتم بگویید من درس شهادت را در مکتب اسلام آموختم من اینگونه در کلاس انقلاب حاضر و ناظر بودم . به همرزمانم بگویید که من تکلیفم در آخرین لحظات حساس نیز نوشتم نه با قلم بر کاغذ بلکه با خون بر خاک . به پدر و مادر و خواهر و برادرانم بگویید من کارنامه قبولی را با امضای خون گرفتم . و در پایان جز چند نکته و چند درخواست از خانواده ام و کلیه خواهران و برادران مسلمانی که این وصیتنامه را می خوانند دارم امیدوارم خداوند توفیق عمل آن را عطا بفرماید .  
1) این را خواهران و برادران عزیز وجود مقدس امام عزیز نعمت بزرگی است که خداوند به ما داده شکر آن را به جای آورید و تا آخرین قطره خون او را یاری دهید . 
2) در زندگی خود بیشتر به معنویات به پردازید . 
3) صفهای نمازجمعه و دعای کمیل و مساجد را پر کنید و این سنگرهای عظیم را خالی نگذارید . 
4) این را مخصوصاً از خانواده  بلاخص مادرم می خواهم که در شهادت من و ماها ضعف از خود نشان ندهید که دشمن را خوشحال کنید . 
5) هرکس بر گردن من حقی دارد که من نتوانستم حق او را ادا کنم و یا غیبتی کرده ام مرا ببخشد انشاء الله که خدا بر او خواهد بخشید . 
6) از همه خواهران و برادران می خواهم که از رفتن به جبهه فرزندانشان جلوگیری نکنند و باز از شماها می خواهم که راه من را ادامه دهید .
 الله اکبر خمینی رهبر جنگ جنگ تا پیروزی . از شما می خواهم که این را تکثیر کرده و در اسلامیه پخش کنید انشاء الله .

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
6/6/1361 حسین پور محمدعلی

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه