تصاویر شهید امیرهوشنگ فرح بخش
به نام خدا خدمت خانواده عزيز و مهربانم سلام، سلام گرم مرا از سرزمين شقايق هاى سرخ و عاشق پذيرا باشيد، سلامى به گرمى آفتاب سوزان سرزمين نخل ها به خانواده عزيزم. پدرم! از شما آغاز مى كنم كه هميشه بار زندگى بر دوش هاى مردانه ات بوده، سلام فرزندت را بپذير و بدان كه روش و كردار شما در زندگى سرمشق من بوده است و تمام سعى و كوشش من اين است كه از آرمان هايتان جدا نشوم. پدر عزيز! من روز جمعه در كنكور سراسرى انديمشك شركت كردم و ان شاء الله كه با قبوليم جبران زحمات شما را بنمايم. ولى پدرجان! دانشگاه واقعى اينجاست اگر بدانى چه دانشجوهايى در اين سرزمين در كلاس هاى سنگر به تحصيل معرفت و خداجويى مشغولند. اگر بدانى چه استادهايى داريم كه در حساس ترين دوران زندگى و حماسى ترين اوقات جبهه ها چه درس هايى كه به ما نمى آموزند و اگر بدانى چه عطرى دارد اين جبهه ها. فقط از شما پدر خوب مى خواهم تا دعا كنى و هميشه در سر نماز اين را از خدا بخواهى تا من هم فارغ التحصيل اين دانشگاه بشوم و در جمع رها شدگان خاك پاى سرور شهيدان امام حسين(علیه السلام) گردم و به مادر مهربان و خونگرم خودم سلام مى رسانم و از دور دست هاى مهربانش را مى بوسم كه هميشه دست گرم او نوازشگر سر من بوده است. مادرجان! مى گويند بهشت زير پاى مادران است و بهشت زير پاى تو مادر كه به من آموختى مردانه زيستن را چه بهشتى مى تواند باشد. مادرجان! از تو نيز خواهش مى كنم تا جايى از آن بهشت را كه زير پايت هست براى من نگهدارى تا اگر خدا من را نيز لايق بداند در آن بهشت جايم دهد. مادر عزيزم! از اين كه زحمت كشيدى و آن هدايا را براى ما رزمندگان فرستادى سپاسگزارم؛ خيلى ضرورى بود، اميدوارم كه شما هميشه در پناه خداوند سلامت بوده تا همچون ما در پشت جبهه مشغول جنگ با كافران باشی. از شما مى خواهم از من راضى و برايم دعا كنى. از شما عزيزان كه بگذرم به تنها يار و ياورم، مريم خواهرم؛ اميدوارم كه حالت خوب باشد و سلامت باشى. خواهر عزيز! تو خواهرى هستى كه مى دانم و مطمئنم كه پشت جبهه مى توانى ياور و حامى رزمندگان باشى و همچون حضرت زينب(سلام الله علیها) در دفاع از حق تلاش كنى و در سنگر حجاب مشتى محكم بر دهان كافران بزنى. خواهرجان! تو به عنوان خواهر و آموزگار برادران كوچكمان، سعى كن آنها را با معارف اسلامى و عقايد امام عزيزمان آشنا سازى. به آنان بياموز كه چطور وقتى كه ملتى مى خواهد استقلال داشته باشد و تمام احكام اسلام در سرزمينش پياده شود و زمينه را براى ظهور امام زمان(عجل الله فرجه) آماده سازد آن وقت مستكبران و راحت طلبان دنيوى چگونه مخالفت مى كنند و چه دستاويزهايى فراهم مى سازند تا آن ملت را از پاى بيندازند. آن وقت آن ملت خون مى خواهد و رزمنده. به آنان بياموز كه ولايت فقيه، يعنى حكومت فقه و به پيغمبران و جانشينان او نسل به نسل ادامه داشته و حال به اولاد آنها رسيده و بفهمان كه هميشه پاسدار ولايت فقيه باشند. خوب از هر چه بگذريم سخن دوست خوش تر است. چطورى برادر مهربانم آقا رضا! اميدوارم كه هميشه خوش و خرم باشى. وقتى برايت نامه مى نويسم ياد روزى مى افتم كه تو سرباز بودى و برايم نامه مى نوشتى. از حال و هواى جبهه و همسنگرها مى گفتى، از معجزه هايى كه اتفاق مى افتاد مى گفتى. برادرجان! اين همه ايثار، اين همه دوست داشتن و عاشق بودن را در هيچ كجا به غير از جبهه ها نمى توان يافت. راستى رضاجان! يك زحمت برايت دارم، محبت كن و به خانواده امين سرى بزن و جوياى حال آنها باش و حتماً به آنها بگو كه امين حالش بسيار خوب است و سلام مى رساند. قربان تو برادر مهربان بشوم، برايم بنويس، خوشحالم مى كنى. نوبتى هم كه باشه نوبت دو برادر كوچكم است؛ اميدوارم كه حالشان خوب و صحيح و سالم باشند. فرشيد و فرشاد عزيز! دلم برايتان خيلى تنگ شده و عكس هاى شما هنگام دل تنگى تسكين دهنده من است و از اين راه دور صورت هاى زيباى شما را مى بوسم. در انتها از شما خانواده عزيزم خداحافظى مىنمايم ولى قبل از خداحافظى اين را بگويم كه اينجا وقتى عمليات هست در فكر رسيدن به خداونديم. وقتی شب در حال عبادتم تمام وجودمان خداست و وقتى در حال استراحت و خواب هستم آن وقت تك تك شما عزيزان در جلوى چشمانم هستيد. از دور روى تمام شما را مى بوسم و سلام مرا به تك تك اقوام و دوستان برسانيد و از همه آنها به خاطر محبت هايى كه به من دارند تشكر فراوان كنيد. ديگر مزاحم اوقات شريفتان نمى شوم از همه شما مى خواهم كه در هنگام نماز براى من و تمام همسنگرهايم دعا كنيد. دوستدار شما پسرتان امير ساعت 11:05 نيمه شب 1367/04/19
ثبت دیدگاه