وصیت نامه شهید محمدرضا فتوحی شاه آباد
بسم الله الرحمن الرحیم
« الذین امنوا وهاجرا وجاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم درجة
عندالله واولئک هم الفائزون .
آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه مال و
جانشان جهاد کردندآنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند » .
« قرآن کریم آیه 2 از سوره توبه»
بنام خداوندی که عقل به ما داد تا بتوانیم فکر کنیم و راه راست را پیدا نموده و به ما توانایی داد تا بتوانیم با توانایی خودمان بر ستمگران و از خدا بیخبران قیان کنیم و حال از خداوند توفیق بیشتری جهت خدمت نمودن فی سبیل الله و انجام وظیفه نموده خواستارم من بعنوان یک فرد مسلمان و به حکم وظیفه شرعی که داشتم قدم در این راه نهاده و خداوند بزرگ را سپاسگذارم که چنین سعادتی با چنین رهبری در جلو راهم قرار داد و درهای نور ایمان در دلم روشن نمود تا راه خود و خدای خود را بشناسم اما به این کوردلان منافق بگوئید ما ناآگاهانه قدم در این راه نگذاشته بلکه راه را شناخته و هوشیار و عاشقانه قدم به این راه نهاده و این یک جان است اگر هزارها جان هم داشتم در راه خدا و رضای معبود و خشنودی ائمه اطهار و دوازده امام که پیشتازان این راه هستند نثار می کردم . اما شما ای والدین محترم ای پدر و مادر گرامی ای کسانیکه زبان من توان سخن گفتن درباره شما ندارد من می دانم از اول زندگیم تابحال باعث ناراحتیهای زیادی برای شما شده ام ولی نمیخواهم عاق والدین شوم همیشه می خواستم حرفی بزنم ولی خجل بودم و آن اینکه اگر موقعی ایجاد ناراحتی کردم خدا می داند بعد از آن ناراحت می شدم و بعداً خجالت می کشیدم بیایم اعتراف نمایم امیدوارم مرا حلال کنید و اگر شهید شدم شکر خدا را بجا آورید که توانستید امانت خود را به صاحبش پس دهید و برایم گریه نکنید و ای خواهرانم در این دوروز دنیا زینب وار زندگی نموده و عفت و حجاب خود را حفظ نموده و برایم گریه نکنید بلکه افتخار کنید که در راه خدا شهادت رسیده ام . و تو ای برادرم با ادامه تحصیلاتت ادامه دهنده این راه و خون شهداء باشید و از هیچ چیز غیر از خدا نترس و وقتی به زیارت کربلا رفتیدما را فراموش نکنید که ماهم آرزو داشتیم . و اما وصیتی با دوستانم با آن کسانی که مثل برادر ، برادربیا سخنم را بشنو و بخاطر بسپار که این آخرین پیام است مبادا کوچکترین اندوهی شما را فراگیرد که در آن دنیا منتظر جشن ورودتان هستم و بدانید که اگر راهم را ادامه دهید روحم را شاد وگرنه روحم را آزرده اید و از رهبرمان سرمشق گرفته و تن به اسارت ندهید و پیوسته خداجو و حقیقت طلب باشید و با قرائت قرآن و عمل به آن راه شهدا را ادامه داده و روح آنها را شاد نمائید و مرا حلال نموده چون می دانم بعضی اوقات شما را رنجانده ام برایم دعا کنید . و اما ای امت حزب الله از شما می خواهم که امام را تنها نگذارید و حرفهایش را به گوش دل گرفته و پذیرا باشید که خداوند خشنود شود و بدانید که اگر امام را تنها بگذارید فردا پیش جدش و مادرش باید جواب بدهید و همیشه بیاد اورید که فردای قیامت در نزد خداوند محاکمه خواهیم شد و سعی کنید بجای گریه برایم دعا نمائید و اگر نتوانستید هرجمعه زیارت عاشورا بالای سرم بخوانید و یک درخواستی هم از حاج آقا انوری دارم و آن هم عذر می خواهم چکنم چون گدا و فقیر هستم و گدا چه میتواند بکند همیشه دستش دراز است خواهش می کنم در نماز جمعه اعلام کن من خیلی از حق الناس می ترسم اگر خدا نخواسته ناآگاهانه حق کسی پایمال کرده یا غیبتی از من سرزده حلال کنید و اگر کسی از من پولی می خواهد مراجعه کند پیش پدرم و بگیرد . ضمناً پانزده روز روزه برایم گرفته و من را در امامزاده دفن نمائید . در پایان طول عمر امام امت و پیروزی رزمندگان اسلام و فرج هرچه سریعتر امام زمان را از خداوند تعالی خواهانم .
والسلام
محمد رضا فتوحی 26/1/1364
ثبت دیدگاه