وصیت نامه شهید امیرمحمد زارع حسین آبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
« ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاعندربهم برزقون .
مپنداریدآنانکه در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و
در نزد خدای خویش روزی می برند » .
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و سلام و درود به رزمندگان اسلام و سلام و درود بر شهیدان کربلا و سالارشان حسین بن علی(ع)و سلام بر شهدای کربلای ایران گوشه ای از وصیتنامه خود را شروع می کنم .ای ملت قهرمان و شهید پرور ایران به همه شما سلام عرض می کنم گرچه من ناقبلم که پیامی برای شما عزیزان داشته باشم ولی این مسئولیت بر گردن هر فرد مسلمان است من از شما برادران عزیز میخواهم که همیشه گوش به فرمان امام باشید و دستورات ایشان را با کمال انجام دهید و نباید خدای ناکرده دستورات ایشان را فراموش کنید و آنرا اجرا نکنید شما ملت اید همیشه جمعه ها به نماز جمعه بروید و نماز سیاسی و عبادی و دشمن شکن را بجا آورید و در جلسات دعا و قرآن شرکت کنید و برای رزمندگان دعا کنید و باید همیشه سنگرها را پر کنید چون بهترین جا برای خودسازی در این سنگرها است . شما عزیزان باید در نیمه های شب از خواب بیدار شوید و نماز شب را بجا آورید زیرا پیروزی ما در همین خواندن نمازهای شب است . ما باید چقدر از روح الله عزیز خود متشکر باشیم که ما را از غفلت بیرون آورد و ودای آگاهی و تحرک نموده است باید متشکر باشیم از او که بر ما منت نهاده و عزت را بر ما ارزانی داشته او که هم چون نوح ناخدای کشتی توحید در دریای ظلمت دوران و همچون ابراهیم بت شکن و همچون عیسی دارای رحمت و عظمت و همچون داوود دارای خشیت الهی و همچون علی (ع) پر صلابت و سازش ناپذیر است و او میزان ماست و امروز بر ما است که با اطاعت از او وفاداری به این شعار که تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست باید اعطای این نعمت خدا را شکر کنیم و قدرشناسی او نماییم چراکه امروز و جوا و امتحانی است برای ما امروز می شود شناخت که چه کسی مسلم بن عقیل را به دست عبیدالله سپرد و چه کسی او را پناه داد امروز می توان به عین الیقین حبیب ابن مظاهر را با آنکس که در زیر پوشش تاریکی شب عاشورا حسین(ع)را تنها می گذارد تشخیص داد و امروز می توان خود را در همه آن صحنه های پیامبر و امیر المؤمنین و ائمه معصومین(س)حاضر کرد و جواب آن همه سؤالات را گرفت چرا که انسان بر نفس خودش بیناست شکر می کنم خدا را که توفیق را که به من داده که بتوانم وظیفه شرعی خودم را در حد تواناییم نسبت به اسلام و قرآن انجام دهم و در مدت بیست سال عمرم این زمان که عازم جنگ باشم بهترین زمان عمرم می بینم و از خدا تقاضا دارم که مرا در بستر نمیراند و مرا در راه اسلام و به دست شقی ترین بندگان بمیراند این بود آرزویم و از خدای خود می خواهم بر من ایمان عطا کند که فقط راه حسین(ع)را دنبال کنم هدف من از اعزام به جبهه های جنگ فقط برانداختن کفر و ستم است که بر مردم مسلمان این مرز و بوم وارد می شود و مکتبی را که من پذیرفته ام در آن مسئولیت سنگینی به دوشم احساس می کنم و باید دین خود را تا آنجا که توام دارم به اسلام و مردم و وطنم ادا نمایم هیچ چیز در زندگی جز شهادت آرزوی من نیست و هیچ چیز نمی تواند گلوی تشنه مرا سیراب کند جز شهادت . برادران دینی و انقلابی خود توصیه می کنم که شماها وارث اسلحه از دست افتاده تمامی شهدای اسلام هستید و به شما وصیت می کنم که هرگز تا آخرین قطره خون خود سر سازش با دشمنان اسلام نگیرید و همیشه گوش به فرمان امام باشید و انگیزه خالص به مقابله با شما مزدوران کافر آمده ایم و به شما مجال حرکت بر روی زمین را نخواهیم داد و ثابت کنیم این مسئله را که هرموقع و هرجا اسلام حکومت کند شما جهانخواران و شیاطین باید از بین بروید و در درجه دوم شهادت است که بازهم پیروزی است و خداوند به همه مؤمنان و کسانی را که در راه خدا شهید می شوند بهشت را قول داده است .ای پدر و ای مادر می دانم که خیلی برای من زحمت کشیده اید و اگر نفهمی و نافرمانی کردم مرا ببخشید و این افتخاری است برای شما که توانستید چنین فرزندی را تربیت کنید و در راه خدا او را بدهید از شهادت من ناراحت باشید باید همیشه با صورت خندان باشید
چون اگر ناراحت باشید دشمنان خوشحال می شوند و من امانتی بوده ام که خدا به شما داده بود و حالا هم بایستی شما مرا در راه خدا فدا کنید .ای برادر و ای خواهر فقط این آرزو را دارم که از شهادت من خوشحال باشید و ای برادر تو هم راه من را ادامه بده و فقط از تو می خواهم مه هرچه تو کردی پدر و مادر را نباید کاری کنی که آنها را ناراحت کنی و اگر من شهید شدم نباید خرجهای زیادی برای من بکنید هرچقدر میخواهید خرج کنید پول آنرا به جبهه بدهید . به امید پیروزی حق علیه باطل . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
والسلام
امیر محمد زارع
ثبت دیدگاه