وصیت نامه شهید حسین دره سیری
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام هستی دهنده هستیها . با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و با سلام به روح پر فتوح شهیدان اسلام از هابیل تا حسین
(ع) و از حسین (ع) تا انقلاب اسلامی و شهدای جنگ تحمیلی رژیم عراق بر جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی پیروزی نهائی سپاهیان اسلام بر کفر جهانی و با سلام بر امت شهید پرور ایران .
اینجانب حسین دره سیری فرزند صمدعلی دارای شناسنامه شماره 339 متولد 1344 صادره از یزد وصیتنامه خود را آغاز میکنم . و ای پدر و مادرم از دور خدمت شما سلام عرض میکنم و امیدوارم که این زحمتهایی بیکران و شبانه روزی خود را بر من حلال کنید و امیدوارم خداوند به شما صبری بزرگ عطا کند و در شهادت بنده گریه نکنید تا موجب شادی دشمنان اسلام نشود و از شما می خواهم که از تمام قومان و خویشان برایم حلال بودی بطلبید و همه شماها مرا ببخشید تا شاید خداوند هم مرا ببخشد . و ای برادران و خواهرانم از دور خدمت شما عرض ادب می کنم و امیدوارم که این برادر حقیر خود را ببخشید و از همه شما طلب مغفرت میکنم . و ای پدر و مادر و برادران و خواهرانم از شما میخواهم که از دست دادن من لحظه ای ناامید نباشید و از خداوند سپاسگزار باشید که شما را موفق کرده از اینکه این امانت را به صاحب اصلی آن برگردانید و بنده هم خدا را شکر می کنم از اینکه مرا در این راهی که می جوستم یاری نموده و مرا به مقصود خود که همان عشق به الله و جان دادن در راه حفظ دین و قرآن بوده رسانده و از خدا می خواهم و فریاد می زنم خدایا به پدر و مادرم پس از شهادت من صبری عطا کن تا لحظه ای در سوگ من ننشینند و آن هم صبری باشد توأم با آگاهی . و از شما میخواهم ای پدر و مادرم که هرگز امام عزیز این قلب تپنده ملت اسلامی ایران را فراموش نکنید و دعای آن مجاهد و رهبر را لحظه ای از خود دور نکنید و همیشه به ندای آن نائب امام زمان و حسین زمان را لبیک گفته و ادامه دهنده راه شهیدان باشید .
و اما چند نکته هم به شما مردم سفارش دارم تا موجب شادی روح تمامی شهیدان باشد و آن این است که موقعی که مرا در تابوت می گذارید بر روی آن پارچه سیاه نکشید تا مردم بدانند که عمر مرا در تاریکی و سیاه چالها نگذرانده ام و چشمهای مرا باز بگذارید تا مردم ببینند و شاهد باشند که کور کورانه از این راه نرفته ام و دستهای مرا باز بگذارید تا دنیا دوستان ببینند که من چیزی را با خود به آن دنیا نمی برم و از همه مهمتر یک تکه یخی را روی سینه ام بگذارید تا بجای مادرم اشک بریزد زیرا گریه کردن مادرم موجب شادی دشمنان اسلام می شود . و بار دیگر به پدر و مادرم تذکر می دهم که در شهادت من عزداری نکنید و بجای پرچم سیاه بر بام خانه یک پرچم سبزی بزنید زیرا برای شهید لازم به عزاداری نیست و اگر خواستید مجلسی هم بگیرید بیاد سرور شهیدان حسین بن علی (ع) باشدو از همه شماها التماس دعا دارم و امیدوارم هرگونه بدی و زشتی را که از بنده دیده اید به جوانی علی اکبر سیدالشهداء از من قبول کنید و مرا ببخشید .
و چند نکته هم به عنوان یک وصیت برای شما مینویسم که امیدوارم آنها را انجام دهید برای آنکه من از شک بیرون بیاییم و در قیامت از خداوند شرمنده نباشم مدت 2 سال نماز قضا برایم بخوانید و روزه 3 سال هم برایم بگیرید و مبلغ80 تومان از ناصر دره شیری می خواهم بگیرید و مبلغ 25 هزار تومان هم در بانک ملی یزد شعبه سپاه پاسداران به حساب دارم که دفترچه آن پیش برادرم مرتضی است و بنام او هم می باشد و در ضمن نماز و روزه قضا را از موجودی خودم بگیرید و از شما می خواهم که موقعی که مرا دفن می کنید شیرینی بدهید و هیچگونه عزاداری نکنید . به امید دیدار روز موعود . وصیتنامه حسین دره سیری .
بار الها من نمی خواهم که در بستر بمیرم یاریم کن تا به راهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم در میان آتش و خون و گلوله دور از کاشانه و از خواهر و مادر بمیرم
دوست دارم خاک ایران را ز دشمن پاک سازم در ره اسلام و آزادی این کشور بمیرم
دوست دارم تا شوم قربانی راه خمینی همچنان پروانه در جانم فتد آذر بمیرم
دوست دارم نام رهبر را به خون خود نویسم دیده ام باشد بنام نامی رهبر بمیرم
دوست دارم تشنه لب باشم به هنگام شهادت جرعه ای نوشم ز دست ساقی کوثر بمیرم
ثبت دیدگاه