شناسه: 352505

وصیت نامه شهید علیرضا ابهجی عزآبادی

با سلام گرم و خالصانه که از قلب عبد ضعیفی که آخرین لحظات حیات خود را در زمینی
به سرخی بحر می گذارم وصیتنامه خود را آغاز می نمایم . وصیتنامه ای که شاید گوشه ای
از آن پند رهروان سبیل الهی باشد بتواند ذره ای در قلب سخت و خام خفتگان این عصر و
زمان اثر نموده و آنان را لحظه ای به خود آورده که اینک ای برادر در گوشه ای قوز نمودن و تنها نگریستن ننگ است و ما بلکه باید از جای خود برخاست و اسلحه ای برادرانت را بدست گیری و اسلامی را که بعد از سالیان دراز دوباره طلوع نموده است حراست نمایی و با حرمت کلام میگویم ای برادر و ای خواهر من ، اگر لحظه ای غافل شوید و فکر و ذکر را از یاد الهی دور نمایید فردای قیامت است که باید پاسخگوی شهیدانی باشید که در صدر آن سیدالشهدا امام حسین (ع) قرار دارد و خدا دانا و اعلم است بکار ما به رفتار ما به بینش ما و چه ننگ است در عصری که طفل13ساله آن سر از پا نمی شناسد چنان عاشق و دلباخته گردیده که توان ماندن و صبر نمودن را از او ربوده است و خدا میداند که همه عشق و روحیه ای است که این گونه جوانان را به ایثار و آنگاه به مرز شهادت می کشاند . خداوندا تو آگاه باش که ما نیز در پی حراست از دین و کشور خود روانه سنگرهای شهادت گردیدیم و آن گاه که لقای تو را در یافتم آن زمانی است که آرامش دلنشین قلب ما فرا خواهد رسید و آن گاه است که حس می نمایم که حاضرم در برابر امام و پیشوای خود حاضر شوم . و شما خانواده محترم پدر جان ای پدری که سالهای سال من را مانند عزیزی دلبند نگاه داشتید و شاید آرزویی که در ذهن می پروراندید و امیدوارم که شما سعادت من را دریافته باشید و بدانیدکه فرزندتان در کنارتان نیست و هرچند نمی تواند در این دوران یار و غمخوار شما باشد اما بدانید که او سعادت را نصیب خویش و شما خانواده نموده است و شما هرگاه بیاد فرزندت ؟؟؟در درگاه خداوند شکر و سپاسگذاری کن و آنرا نصب العین خود قرار ده . و سخنی کوتاه با شما برادران و خواهران عزیزم هر چند نمی توانیم آنچه را که برای شما بگویم که شما لحظه ای از یاد شهدا و وصایای شهدا از یاد خود نبرید و امام خود را تنها نگذارید و شرکت خود را در این نماز جمعه اعلام دارید که این نماز جمعه است که پشت دشمن را می لرزاند و به فرموده یکی از مراجع نماز جمعه ما روز عزای دشمن ما است . و شما ای دوستان من ؟؟؟ که یک دوست خوبی برای شما نبودم انشاء الله شما من را دوست خویش قرار دهید و ای برادرم نگذار اسلحه من به زمین بیفتد تو اسلحه من را بدست بگیر که دشمن دیگر حق تجاوز کردن را نداشته باشد و شما به مرگ من که خودم میدانم که یک فرزند خوبی برای شما نبودم انشاء الله مرا مورد عفو خویش قرار دهید دیگر مزاحم وقت شما عزیزان نمی شوم . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی تو را به جان مهدی حتی کنار مهدی خمینی را  نگهدار .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه