وصیت نامه شهید ایرج سلمانی بونش
انا لله و انا الیه راجعون بازگشت همه به سوى خداست. با سلام و درود بى كران به ناجى و منجى عالم بشریت حضرت مهدى (عجل الله فرجه) و نایب بر حقش حضرت امام خمینى و با سلام به شهیدان گلگون كفن اسلام و با سلام خدمت شب زنده داران خطوط حق علیه باطل و با سلام خدمت مادر گرامیم. مادرجان! تو مرا به سن هفت سالگى رساندى و خون دل ها خوردى تا مرا به آن سن رساندى و از 7 سالگى هم پدرم را از دست دادم و شما با خون دل بیشترى توانستى مرا به دوره انقلاب برسانی و خودت مادرجان! می دانستى كه انسان باید در راه خدا شهید شود مانند امامان و پیغمبرمان. پس مادرجان! شما خودتان راضى بودید كه این فرزندتان در راه اسلام و براى دین و آيین خدا و براى حفظ ناموس خود به این خدمت مقدس اعزام شود تا بتواند این دین عزیز خود را در راه اسلام ادا كند. پس مادرجان! من كه شهید شده ام در راه اسلام شهید شده ام. پس مادر بهتر از جانم! شما افتخار كنید كه در راه خدا و قرآنم به شهادت رسیده ام و این افتخار بسیار بزرگ كه خداوند بارى تعالى به من داده است شما هم پذیرا باشید و هیچ گونه نگرانى از بابت من به خود راه ندهید چون كه اگر شما مادر عزیزم از من راضى باشید من به خداى هستى و نیستى قسم مى خورم كه خوشحال هستم كه در راه حق و در راه پیروى از امام بزرگوارم به درجه رفیع شهادت نائل گشته ام. پس مادر گرامیم! مرا حلال كنید و از تقصیرات و گناهانى كه مرتكب شده ام بگذرید تا خداى بزرگ و متعال از ما راضى شود و ما را هم خوشحال كنید. و مادر عزیز! بهتر از خون سرخ شهادتم، تو را به خداى بزرگ و متعال قسمت مى دهم كه مرا حلال كنید. مادر مهربانم! می دانم وقتى خبر شهادت مرا شنیدى ناراحت مى شوى و گریه مى كنى، اما مادر عزیزم! من راضى نیستم كه ناراحت من باشى و وقتى سر جنازه ام آمدى گریه كنى. و راستى وصیتى دارم به برادران و خواهران عزیزم: برادران و خواهرانم! شما به هیچ عنوان نباید ناراحت من باشید و باید افتخار كنید كه برادر حقیر خود را در راه خدا از دست داده اید و شما باید مادر مهربانم را دلدارى بدهید. و خواهران و برادران عزیزم! هیچ وقت شما نباید لباس عزا بپوشید و افتخار كنید كه برادرتان در راه خدا به شهادت رسیده است. مادرجان! آخرین خداحافظى را با شما مى كنم. و خواهش آخرم این است كه مادرم! شب هاى جمعه مرا فراموش نكنید و به سر قبرم بیايید و كمى شیرینى كه آن هم شیرینى عروسى من است در سر قبرم بگذارید و به هیچ عنوان در سر قبرم گریه نكنید. خداحافظ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
ثبت دیدگاه