وصیت نامه شهید ایرج میرمحمدحسینی اصفهان
بسم الله الرحمن الرحیم من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی عشفنی و من عشفنی عشفنه و من عشفنه قتله و من قتله فعلی دینه و من دینه و انا دینه هرکس من را طلب کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت میشناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او میشوم و کسیکه من عاشق او بشوم، او را میکشم و کسیکه من او را بکشم خونبهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. هدف من از رفتن به جبهه این است که به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که آرزوی قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. کم پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و ماردم ناراحت نباشند. حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام، امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من از زحمات چندین ساله شما متشکرم! من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و تا اینکه به معشوق خود یعنی "الله" برسم. این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود و به حق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خدامند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر می کنم. از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله...
ثبت دیدگاه