شناسه: 353064

وصیت نامه شهید علی اکبر خالقی

بسم الله الرحمن الرحیم                مــا تشنگان شربت پاک شهادتیــم                     مـــــا رهروان خط ســـــرخ امامتیم
                                                   هرکس‌را درجهان بهرکاری‌آفریدی                     کارمن‌عشق بود،رفتم به عشق شهادت
     الیوم یوم عمل و لا حساب و غدا یوم حساب و لا عملی . امروز روز عمل است و حسابی در کار نیست ، فردا روز قیامت روز حساب است نه عمل با درود و سلام به یگانه عالم بشریت حضرت محمد (ص) و با سلام و درود به پیشگاه ولی عصر (عج) و نایب بر حقش امام امت قلب تپنده ملت ، امام خمینی و سلام بر شهدای کربلای حسینی تا کربلاهای ایران و با سلام بر شما ملت شهید پرور ایران . (هرکس عشق خمینی ندارد در تشیع جنازه من شرکت نکند ) مهدی جان ،مولا جان یک عمر صدایت زدم لیاقت دیدارت را نیافتم . اما نا امید نیستم . به این امید گام در راه می گذارم که در آخرین لحظه شهادتم جمال دل آرایت را ببینم .
      و ای جوانان : امید وارم که مساجد و جوامع مذهبی و سیاسی راحفظ کرده و در مقابل هوسهای شیطانی و نفسانی بپرهیزید و همیشه به فکر اسلام و قرآن باشید . امید وارم که راه من ثمره ای‌باشد در جوامع و تاثیری در خون شهدا و مجروحین و معلولین . امیدوارم که سنگرهای پشت جبهه‌را حفظ کرده و راه همسنگرانتان را ادامه داده تا نا بودی تمام دشمنان اسلام و برقرار نمودن حکومت اسلامی درعراق .                پیام من به خانواده های شهدا این است که: یک دفعه نشود که بگویند چرا فرزند خود را از دست داده اند و شما عزیزانی شجاع و شهادت طلب در دامن خود پرورش دادید . ودر مقابل کفر قد علم کرده و مبارزه نمودید. و پیام من به دیگر اقشار مردم که در راه اسلام و قرآن نبردکردند و حماسه ها آفریدند این است : من به شما توصیه می کنم که روزی بیاید که دست شما به ضریح مطهر ابا عبد الله الحسین برسد و امیدوارم که دست از امام بر ندارید که دشمنان و منافقین از خدا بی خبر در بین شما تفرقه می اندازند و امیدوارند که به ندای امام لبیک گفته و راونه‌جبهه ها شده و سنگر عزیزانی که حماسه هاآفریدند و شهید شدند پر کرده ، راه آنان را ادامه دهید و از پدر ومادرم می خواهم که اگر لیاقت شهادت را داشتم و در راه خدا شهید شدم صبر الهی را پیشه کنید و خداوند صبر کنندگان را مژده بهشت داده و از پدر و مادرم وبرادرانم و خواهرانم می خواهم که اگر اشتباهی از من سر زده و وظیفه خود را نسبت به آنها انجام نداده ام مرا ببخشید و از من راضی باشید و پیام من به سایر برادران این است که امروز روز امتحان و سر نوشت است و به سوی جبهه ها بشتابید و دین خدا را یاری کنید و دیگر ممکن نیست که این فرصت پیش آید و در فردای قیامت در برابرانبیا و امامان و خون شهدا مسئول خواهید بود . و اما ای پدرم امیدوارم که از دست من راضی باشید و مرا ببخشید که گوش به نصیحتهای شما نکدم و تو ای مادر دلسوز ومهربانم در اول امیدوارم که برمزارمن گریه نکنی و اگر خواستی به یاد حسین و شهدای کربلا گریه کن و امیدوارم که مادر جان شیر خود را حلالم کنی و من می دانم که چقدر زحمت ها برایم کشیدی تا من را به اینجا رساندی . باز هم خدا را هزارمرتبه شکر که توانسته ای فرزند خود را تربیت اسلامی بدهی‌که‌درراه اسلام گام بردارد وباید افتخار کنی که چنین فرزندی داشتی و در راه اسلام گام برداشت و باید افتخار کنی که چنین فرزندی داشتی و در راه اسلام دادی و فردای قیامت جلوی فاطمه زهرا خجالت زده نیستی .
           و امیدوارم که از دست من راضی باشیدو مرا حلال کنید و از شما برادرانم امیر ،مرتضی و عبد الحسین می خواهم که اگر بدی از من دیده اند مرا ببخشند و راه مرا ادامه دهیدو اما خواهرانم می خواهم که حجاب خود را حفظ کرده که سنگرتان است و همچنین زینب وار باشید وقتی که زینب بر سر نعش برادرش آمد گریه نکرد و سر حسین را به دامن گرفت و بوسه کرد و شما هم وقتی سر نعش من می آید گریه نکنید . و تو ای دایی عزیزم امیدوارم که صبر را پیشه خود قرار دهید و ان شاءالله به زودی زود اکبر هم با سایر اسیران به وطن خود باز گردد و وقتی‌به باغدر آمد سلام من را به او برسانیدو بگو که خیلی دلم می خواست تو را ببینم اما نتوانستم و از شما اهالی باغدر می خواهم که اگر من بدی درحق شما کردم مرا ببخشید و از من بدی دیده اید مرا ببخشید و از همگی شما حلالیت می طلبم و از مردم می خواهم که مساجد مذهبی را پر کرده و قرآن زیاد بخوانید طوری نباشد که فردای قیامت قرآن از ما شکایت کند و نمازهای شب و دعاهای کمیل و توسل را فراموش نکنید و هیچگاه نا امید نشوید . مساجد و مجالس امام حسین (ع)را پر کنید و هر کس چیزی به من داده و یا طلبی دارد به خانه ما مراجعه کند و در پایان یک نصیحتی با مادرم دارم که تو همچون زینب باش که اگر شما یک فرزند از دست دادی زینب 72 تن از عزیزانش را از دست داد و اگر زینب (س)حسین ،علی اکبر و علی اصغر و قاسم با لب تشنه در کربلا از دست داد ولی فرزند تو در آبهای شلمچه هنگامی که سیراب بود شهید شد و از پدر ومادرم می خواهم هر کجا که خواستند مرا به خاک بسپارند . ودر پایان دعای همیشگی را سر دهند و هر کس عشق خمینی در سر ندارند در تشییع جنازه من شرکت نکنند .    والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
                                                                                                                     علی اکبر خالقی ــ  17/10/1365

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه