وصیت نامه شهید حسین زارع لردی
بسم رب الشهداءوالصدیقین
«لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم »- اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله .
درود بر سرور شهیدان حسین ابن علی و با امید آنکه شفیعم در روز جزا باشد و در صحرا ی محشر مرا در یابد . سلام بر مهدی فاطمه کسی که یاور رزمندگان و فرمانده سپاه اسلام در تمامی جبهه هاست . درود بر امام امت این پیر روشن دل جماران خمینی بزرگوار که به ما درس دین آموخت . هر بار که عملیاتی می شود و در عزای شهیدان بر حسین (ع)می گریم ،کوله بارم را محکمتر بسته و با باری سنگین و مصمم به ادامه راهشان روانه می شوم . ولی آنها کجا ومن کجا ،حتی در حیات این دنیا هم خاک کف پایشان نمی شدم حال که پرواز کردهاند و اوج گرفته اند بر خود وظیفه می دانم که راهشان را ادامه دهم سلاحش را بردارم و سنگرهایشان را را پر کنم و اگر شب وروز در راهشان بکوشم و سر از پانشناسم و لحظه ای آرام نگیرم روزها بکوشم و شبها در سوگشان بگریم و برایشان دعا بخوانم با این حال آیا خواهم توانست ذره ای از دینم را به شهدا ادا کنم نه به خدا ،عاجزترم از اینکه هنوز چنین ادعایی را درذهنم ایجاد کنم . نمی دانم در فردای قیامت چه جوابی بدهم آیا خانواده های شهدا از من راضی اند ؟آیا امام حسین (ع)از من راضی است ؟آیا مهدی فاطمه (عج)از من راضی است؟چه جوابی به ایشان بدهم ای خاک بر سر من چگونه ذره ذره اعمالم را جوابگو باشم .ای وای بر من که اعمالم را توجیه کردم ،وای بر من که مدیون شهیدان بودم ،وای بر من که توشه ای برای سفر آخرتم نبستم .خدایا وصیت نامه من بیان تقصیراتم می باشد ،پروردگارا به دادم برس ،چه کنم در این دنیا نمی توانم جوابگوباشم . در آخرت چگونه سرم را بلند کنم ؟ آخر برای اسلام چه کرده ام ؟برای انقلاب چه خدمتی کرده ام ؟هیهات که عمرم به سرآمد و کوله بارم را نتوانستم به مقصد برسانم.خدایا در روز محشر جواب حضرت ابا عبدالله را چگونه بدهم.؟ جواب علی اکبر ، ابوالفضل العباس راچه بدهم . خدایا با چه وسیله و چه توشه ای می توانم مورد شفاعت آنها قرار گیرم . ای کسانی که بدون هیچ عذرو بهانهای به امام لبیک نگفته و تا به حال به جبهه نرفتید در روز محشر چه می خواهید بگویید . آیا از فاطمه عزیز خجالت نمیکشید؟
آیا جوابی برای امام حسین (ع) در نظر دارید ؟ دیگرخود می دانید . پروردگارا تو بر من منت نهاده اسباب حضورم در جبهه را فراهم کردی تو بر من منت نهادی و وسایل حضور در جبهه را آماده کردی . خداوندابر من لطف کرده و به آرزویم که همانا شهادت است برسان .
و حال شما ای پدر عزیزم ، گرچه می دانم نبودن من برایتان سخت و دشوار است اما به شما مژده می دهم که بسیار عالی از امتحان الهی بیرون آمدید . چه خوب امانتی که به دست شما سپرده بودند به صاحبش باز گرداندید . خداوند انشاءالله این قربانی را از شما قبول کند .
وشما ای مادر عزیزم : می دانم که حق زیادی بر گردنم داریدچون از دوران کودکی شبها بی خوابی و روز ها رنجهای زیادی کشیدید تا مرا به اینجا رساندید و حال که مرا در راه خدا هدیه کردید تنها توصیه که به شما دارم این است در مراسم من بی تابینکنید . تسلیت هیچ کسی را نپذیرید و به او بگویید که به شما تبریک بگویند . چراکه من با شهادت تولد یافتم و شما ای خواهرانم سنگر مقدس حجاب راکاملا حفظ نمایید که مقام ومنزلت یک زن در حفظ عفت و ایمان اوست و از دامن زن است که مرد به معراج می رودو شما ای برادران غیور و حزب الله سلاح برادرتان را برگیرید و به میدان نبرد بشتابید وتا فتح نهایی کربلا و قدس عزیز از چنگال کفار آرام نگیرید و تا آخرین قطره خون پاک خویش جهت حاکمیت اسلام و نجات مظلومان از سلطه ظالمان در راه خدا جهاد نمایید که پیروزی نزدیک است .
و شما ای امت حزب الله و همیشه درصحنه : بدانید نور خدا در کشور ما جلوه گر است و خداوند نعمت بزرگی به ما عطا فرموده است .وجود امام بزرگوار که ما را ازظلمت و جهالت به سوی نور هدایت نمود قدر این نعمت بزرگ خداوندی را بدانیدو همواره مرید و مطیع ایشان باشید وبا پشتابانی قاطع ولایت فقیه و روحانیت مبارزکه همیشه پرچم دار نهضت اسلامی بوده اند زمینه سازانقلاب حضرت مهدی موعود باشید و در پایان اگر راه من حق است آن را ادامه دهید و اگر در حقبودن آن شک کردید به دنبال شک در دینتان بروید .
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته - فرزند حقیرتان ، حسین زارع - مورخ 27/7/1366
ثبت دیدگاه