وصیت نامه شهید کاظم زعیمیان بافقی
بسم الله الرحمن الرحیم
خنک آن روز که پرواز کنممن بردوست به هوای سر کویش پرو بالی بزنم
با سلام حضور امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام خدمت پدر و مادرم و امت شهید پرور وصیت نامه خود را آغاز می کنم .
آن زمان که جبهه حق و باطل در برابر هم صف آرایی کردند تصمیم گرفتم که جبهه حق را انتخاب کنم . و با تمام قدرتی که در بدن داشتم حاضر شدم که در راه حق قدم بردارم و کسی که راه حق را انتخاب کرد دیگر هیچ ترس و واهمه ای از شهادت ندارد .
خطاب من به ملت ایران ، خصوصا مردم شهید پرور بافق این است که هرگز شانه از زیر بارمسئولیت خالی نکنند و امام خویش را یاری کنند و یک سخنی هم با همشاگردیها و دوستان خود دارم و آن این که : اگر قدرت و توانایی حمل سلاح را دارند جبهه را خالی نگذارند و در صورت عدم قدرت در پشت جبهه هر چه بیشتردرس بخوانید که امید امام و امت به شماست و سخنی هم با مادرو خویشاوندان خود دارم وآن این که : هرگز به خاطر من گریه و زاری نکنید و بدانید که انسان امانتی است از طرف خدا وند و باز گرداندن این امانت به خداوند هیچ گریه و زاری ندارد . تمامبدهکاریهایی که من دارم در دفتر چه نوشته ام . انشاءالله به آن عمل می کنید و از شما خواهش دارم که حقیر را در امامزاده عبدالله خاک نکنید و برای افتتاح هم که شده در قبرستان جدید «قاضی »خاک کنید .از شما خواهش دارم که به خاطر من ناقابل حجله گاه نبندید . و بدانید که من هرگز آرزوی دامادی نداشتم . از شما خداحافظی می کنم و شما را به خدا وند متعال می سپارم .
خدا نگهدار - 3/12/1366
ثبت دیدگاه