وصیت نامه شهید حسن سالاری برکویی
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم (بقره 218)
بدرستی کسانیکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا آنها برگشتند به رحمت خدا و خدا غفور و مهربان است .
پس از شکرگزاری فراوان و درود بر رسول او محمد مصطفی (ص) و درود بر تمام شهیدان اسلام از صدر تا کربلا و از کربلا تا خوزستان ایران و سلام فراوان بر مهدی (عج) و نایب او امام خمینی و سلام بر پدر و مادر عزیز و برادران و خواهر و عموها و زن دایی و همه خویشان و اقوام ، وصیت نامه را شروع می کنم :
اینجانب حسن سالاری بر کویی فرزند حسین بر اساس مسئولیتی که داشته است راه الله را بر راه شیطان ترجیح داده و خواستم که با بذل جانم توانسته باشم خدمتی به اسلام و قرآن بکنم و اگر کسی در خود چنین احساسی نکند منافق نامیده می شود . من لم یعز و لم یحدث نفسه بغز و مات علی شعبة من النفاق
یعنی هر کس که نجنگیده باشد و یا بلکه آرزو و فکر جنگیدن در مغزش خطور نکرده باشد او یک منافق است . از همه مردم خواستارم از امام امت این پیر بزرگ بت شکن زمان امام خمینی فرمانبری کرده و گوش به حرف او باشند چنان که قرآن می فرماید :« یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم »نساء59 ای کسانیکه ایمان آورده اید ازخدا اطاعت کنید و از رسول او اطاعت کنید .
پدر و مادر عزیز درود خدا بر شما که با دادن رضایت کامل به من برای رفتن به جبهه هم خدای خود را راضی نمودید و هم من خوشحال گشتم ، باشد که خداوند اجرتان را بدهد . از شما خواهش می کنم که برای اینجانب گریه نکنید و هروقت که دلتان تنگ شد برای امام دعا کنید که خداوند او را تا انقلاب جهانی امام عصر نگهدارد . که گناهان مرا ببخشد چون من بسیار گناهکارم . و در سختیها مانند کوه استوار باشید . حیف است که 17 سال از عمرم گذشت و هنوز پی در نعمت های خدا نبردم و نتوانستم از نعمتهای خدا سپاسگزاری کنم . و از خدا طلب بخشش و مغفرت می نمایم . ای کاش هزاران بار زنده می شدم و در راه خدا کشته می شدم و باز زنده می شدم و باز کشته می شدم . و شما از شهادت من ناراحت نباشید چون به گفته قرآن « انا لله و انا الیه راجعون »بقره 156
همه از خداییم و باز گشت همه بسوی اوست . از سوی دیگر مگر جان علی اکبر حسین از ما بهتر و خون من از خون دیگر شهیدان رنگین تر است . از تمامی افرادی که از من رنجیده اند یا ناراحتی کشیده اند خواستارم که مرا ببخشند . دعای بخشش می کنم اخویها و همشیره ها و عمو ها و زن دایی ها و همه قومان وخویشان و دوستان بالاخص اهالی برکوئیه از کوچک تا بزرگ خواستارم که بدی یا خوبی از من دیده اند مرا ببخشند و برای همه از خدا طلب مغفرت میکنم . پدر جان برای اینجانب مدت 4 ماه نماز و روزه قضا بگیرید و جسد اینجانب را در روستای برکوئیه در کنار پسر عموی شهیدم بخاک بسپارید و از کسانیکه با من طلب و حسابی دارند به پدرم مراجعه نمایند . و پدر جان هر کس که به شما مراجعه کرد جواب بدهید و در پایان از همگی می خواهم پیرو ولایت فقیه باشید و با منافقین جنگیده تا انتقام خون شهدا را از آنان بگیرید. وازشما خواستارم که امام را دعا کنید و ازهمه میخواهم که مرا حلال کنید - سلامتی شما و طول عمر پر برکت برای همه از خدا خواستارم . والسلام
اهواز . ساعت 15/8 دقیقه صبح چهارشنبه 7/5/1361 حقیر حسن سالاری از خدا توفیق برای همه می طلبم . 7/5/1361 والسلام
ثبت دیدگاه