وصیت نامه شهید اکبر سالاری برکویی
بسم رب الشهداء و الصدیقین - ان الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجونرحمت الله والله غفوررحیم .بقره 218 « به درستی که کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا ،آنها بر گشتند به رحمت خدا و خدا غفور و مهربان است .»
پس از سپاسگزاری فراوان ،خداوند را و درود بر رسول او محمد مصطفی (ص) و درود بر تمام شهیدان اسلام از صدر تا کربلا و از کربلا تا خوزستان ایران و سلام فراوان بر مهدی (عج) و نایب او امام خمینی و سلام بر پدر و مادر عزیزم و برادران و خواهران و عموها وداییها و همه خویشان و قومان وصیت نامه ام را شروع می کنم : این جانب اکبر سالاری برکویی فرزند حسن بر اساس مسئولیتی که احساس کردم راه الله را بر راه شیطان ترجیح داده و خواستم که با بذل جانم توانسته باشم خدمتی به اسلام و قرآن بکنم و اگرکسی در خود چنین احساسی نکند به قول حدیث زیر که از رسول اکرم (ص) است منافق می باشد : «من لم یعز و لم یحدث نفسه بغز و مات علی شعبه من النفاق »
یعنی : هرکس که نجنگیده باشد و یا بلکه آرزو و فکر جنگیدن در مغزش خطور نکرده باشد او یک منافق است . از همه مردم خواستارم که از امام امت این پیر بزرگ ، بت شکن زمان امام خمینی فرمانبرداری کرده و گوش به حرف او باشند . چنان که قرآن می فرماید : یا ایهاالذین آمنوا اطیعوا اللهو اطیعواالرسول واولی الامر منکم «نساء59» ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا اطاعت کنید و ازرسول او اطاعت کنید و از ولی امر اطاعت نمایید .
پدرو مادر عزیز:درود خدا بر شما باد که با دادن رضایت کامل به من برای رفتن به جبهه هم خدای خودرا راضی نمودید ، هم من خوشحال گشتم باشد که خداوند اجرتان رابدهد . از شما خواهش میکنم که برای اینجانب گریه نکنید وهر موقع که دلتان تنگ شد برای امام دعا کنید که خدا او را تا انقلاب مهدی ، امام عصر نگه دارد و از خدا بخواهید که گناهان مرا ببخشد .چون بنده بسیار گنهکارم و در سختیها مانند کوه استوار باشید . آنچنان که دشمنان اسلام ومنافقین از دیدن روحیه شما نتوانند هیچگونه غلطی بکنند . حیف که 18سال از عمرم گذشت و هنوز پی به نعمتهای خدا نبردم و نتوانستم از نعمتهای خدا سپاسگزاری کنم و از خدا طلب بخشش و مغفرت می نمایم . ای کاش هزاران بار زنده می شدم و در راه خدا کشته می شدم و باز زنده می شدم و باز کشته می شدم و.... و شما از شهادت من ناراحت نباشید ،چون به گفته قرآن «انا لله و انا الیه راجعون » بقره 156
همه از خداییم و باز گشت ما به سوی اوست . پس چه بهتر که باز گشت ما به سوی خدا از طریق شهادت در راه خودش باشد تااز سوی دیگر . مگر جان من از علی اکبر امام حسین بهتر و خون من از خون دیگر شهدا رنگین تر است ؟ از تمام افرادی که از من رنجیده اید یا ناراحتی کشیده اید خواستارم که مرا ببخشید و چون گاهی اوقات آسیابان بودم ممکن است آردهای یک نفر را با آردهای فرد دیگری مخلوط کرده باشم . از این بابت از تمام مردم معذرت خواسته و استدعای بخشش می کنم . از اخویها و همشیره ها و عموها و داییها و همه قومان و دوستان بالاخص اهالی برکوییه از کوچک و بزرگ خواستارم که اگراز من بدی دیده اند مرا ببخشند . و برای همه ازخدا طلب مغفرت می کنم . پدر جان برای این جانب مدت 3ماه نماز و روزه قضا بگیرید و جسد این جانب را در روستای برکوییه هرجا که صلاح بدانید به خاک بسپارید . از کسانی که با من طلب و حسابی دارند می خواهم به پدرم مراجعه نموده و پدر جان شما به هرکس که مراجعه کرد جواب بدهید . کتابهایی که من دارم در کتابخانه ده بگذارید ، که همه از آن استفاده نمایند و وسایل رسم و نقشه کشی مرا به پسر خاله حسین سالاری بدهید تا از آن استفاده نماید . از افرادی که در کلاس نهضت سواد آموزی شرکت داشته اند خواستارم که قرآن را فرا گرفته و در هنگام تلاوت قرآن از این خدمتگذار یادی بنمایند . و برای اینجانب از خدا طلب آمرزش نمایند در ضمن وسایل نهضت نزد محمود آبادی است و رسید آن لای یک کتاب در جعبه ام می باشد . در پایان از همگی می خواهم پیرو ولایت فقیه باشند و با منافقین و آمریکا و شوروی جنگیده و انتقام خون شهدا را از آنها بگیرند وبرای دومین مرتبه از همه خواستارم امام را دعاکنند و از همهمی خواهم که مرا حلال نمایند . سلامتی شما و طول عمر پر برکت برای همه از خدا خواستارم . پدر عزیز من در تاریخ 21/1/60مبلغ 5تومان نذرامامزاده کردم و آ ن را ادا نکردمخواهش می کنم که آن را ادا نمایید از خدا توفیق برای همه می طلبم .
( ربنا اننا سمعنا منادیاینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا )آل عمران 193 «پروردگارا ما ندای تو را که مردم را دعوت می کرد به خدای یگانه ایمان آورید شنیدیم و ایمان آوردیم که تو خدای واحدی » اهواز -ساعت 5/12شب دوشنبه 18/12/1360
خدایا ،خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار - والسلام
ثبت دیدگاه