وصیت نامه شهید اکبر شاهپورزاده بافقی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التورته و الانجیل و القرءان و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنهایی که درراه خدا جهاد می کنند دشمنان دین را بکشند و یا خود کشته شوند این وعده قطعی است برخدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد کیست ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است .
و حال وصیتنامه می نویسم:
ای امت شهید پرور اولا من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم ولی تذکر خوب است
اول ای جوانان دیارمان خدا نکند در رختخواب ذلت بمیرید که امام حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد و ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که حضرت علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر امام حسین (ع) در راه امام حسین (ع) و با هدف شهید شد و شما ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (ع) را بدهید که تحمل 72 نفر شهید را نمود و سعی کنید همه خاندان خود را مانند خاندان وهب جوانانتان را به میدان بفرستید و حتی جسد فرزندانتان را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری که در راه خدا دادم پس نمی گیرم .برادران عزیز و همشهریان گرامی استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز خوشی و جشن ابرقدرتهاست و ای امت شهیدپرور حضورتان را در جبهه بیشتر کنید اگر در اداره ای بیست نفر هستند 10 نفر کار کنند و 10 نفر دیگر به جبهه ها بروند تا از روحیه رزمندگان با خبر شوند و خدای نکرده اداره جات خانواده های شهدا و اسرا و مردم انقلابی دیگر را ناراحت نکنند چون این انقلاب با دست همین عزیزان و پابرهنه ها تا اینجا رسید و من و شما پشت این میزها نشسته ایم.لااقل اگر نمی توانیم به جبهه برویم برای بازدید هم که می شود باید برویم اگر یکی از شما امت شهیدپرور به دیدار امام خمینی رفتید سلام مرا به او برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم در سنگر اسلام فداکاری کرده ام
و اما ای پدر و مادر گرامی دیدید و خود شنیدید که ندای "هل من ناصر ینصرنی" حسین زمان امام خمینی به گوش می رسید که آیا کسی هست اسلام عزیز را یاری دهد ومن چون یک لبیک گوی حسین زمان (ع)بودم و بر خود واجب دانستم که روانه میدان بشوم و شاید کاری از دستم برنیاید ولی برای اینکه سرپیچی نکرده باشم رهسپار میدان شدم تا بعثیان مزدور را به خاک ذلت بکشم بیاری خدا وند و پدرو مادر گرامی متاسفم که نتوانستم در طول زندگیم برای شما کار مثبتی انجام دهم و من بجز مزاحمت و ناراحتی شما کار دیگری انجام ندادم و من از شما می خواهم که مرا حلال کنید ولی مادر می دانم که دوری احمد و محمود برای شما مشکل است که فرزندتان به اسیری رفته باشد و دیگری هم به شهادت برسد ولی تو ای مادر در روز محشر در جلوی زینب روسفید هستی
وصیتی به همسرم:
همسرم وصیتی که من به تو دارم این است تو تاکنون همسر یک پاسدار بوده ای و در این دوران حجاب تو مانند زینب بوده و زندگی تو تاکنون خوب بوده است و خداوند از تو راضی است و چون خداوند از تو راضی است پس من هم از تو راضی هستم چون شبهایی که من پست بودم تو تنهائی در منزل می ماندی و هیچ گله ای از شغل من نداشتی و به شغل من افتخار می کردی و حالا من که بر خود واجب دانستم که به جبهه بروم و خانه و آشیانه خود را ترک کردم و به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافتم و حال که من شهید شدم تو باید طوری در کوچه و خیابان رفت و آمد کنی چون الان همسر شهید هستی که قبلا همسر یک پاسدار بودی ولی الان وظیفه تو خیلی سنگین تر و دشوارتر شده است چون حالا همسر یک شهید شده ای و هرچه شما کردید با فرزندان من از آنها به خوبی مواظبت کنی و نگذاری که احساس بی پدری کنند دیگر اینکه در شهادت من فرزندانم را با لباس نو بیرون آوری مبادا کسی در شهادتم لباس سیاه به تن کند و در مرگم از روی تاسف گریه کنید و من نمی گویم که گریه نکنید اگر خواستید گریه کنید بیاد علی اکبر امام حسین (ع) گریه کنید
وصیتی نیز به عموها و دائی های گرامی و عزیزم و پدر ارجمندم : من از شما می خواهم که اگر شهید شدم شما با فرزندان من طوری رفتار کنید که اصلا احساس بی پدری و یتیمی نکنند و عمه های عزیزم و شما ها هم در این امر کوتاهی نکنید و شما که نمی توانید به جبهه ها بیائید به کودکان شهدا و اسرا و مفقودین کمک کنید و آنها را سرپرستی نمائید که بهانه پدر نگیرند چون حضرت زینب (س) در زمین کربلا سرپرستی فرزندان شهدا را به به عهده داشت و شما نیز سعی کنید همانند زینب (س)رفتار کنید اجر و مزد شما با خدا
وعده دیدار ما در روز محشر
والسلام علیکم و رحمت الله
جانثار اسلام علی اکبر شاهپوری 24/10/66
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
ثبت دیدگاه