وصیت نامه شهید علی بمان عسگری باقرآبادی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک یا ابا عبدا… و علی الارواح اللتی حلت بفنائک علیک منی سلام ا… ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله ا... آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
با نام و یاد پروردگار عالمیان که جهانی با عظمت و موجودی صاحب عقل و شعور به نام انسان آفرید و به او نعمت ارزانی داشت تا او را مورد آزمایش قرار دهد که هیچ انسانی نمی تواند ذره ای از دریای رحمتش را شکر گذاری کند . خدایا به ما قدرتی عطا کن تا بتوانیم شکر قطره ای از دریای رحمتت را بجای آوریم و با سلام و درود فراوان به آن امام بزرگواری که عقلم را از پرتگاه جهالت و از دره نابودی نجات داد و با سلام به حسین و فرزندان راستینش (شهداء)که با نثار خون گرم خود درس با عزت زندگی کردن و مردن را از طفولیت تا شهادت به من آموختند و با سلام به مادرانی که با اشک خود یاد مظلومیت حسین را در قلبم زنده کردند وصیت نامه ام را شروع می کنم.
این جانب علی بمان عسکری با خلوص نیت این راه حسین گونه را انتخاب کردم و هیچ تردیدی در آن نداشتم و هم اکنون که شما بدنم را تشییع و به خاک سپردید این بزرگترین افتخاری بود که در هر دعا از خداوند طلب می کردم که عاقبت این فیض عظما شامل حالم شد و امید آن دارم که خداوند این جان ناقابل را از من قبول کند و گناهانی که از روی نادانی مرتکب شدم مورد عفو و آمرزش خود قرار دهد.خدایا من در این دنیا نتوانستم آنطور که مورد رضایت باشد شکر نعمتهایت را بجای آورم و همیشه در سختیها بتو روی نکردم . خدایا به بزرگی و جلالت مرا مورد عفو و بخشش خود قرار ده و اما ای امت شهید پرور من خودم را در جایی نمی بینم که لیاقت نصیحت کردن را داشته با شم ولی چون این آخرین حرفها و گفته هایم است چند نکته ای خودم و شما را نصیحت می کنم امت شهیدپرور همیشه همه با هم متحد باشید و تقوا را پیشه زندگی خود قرار دهید که ان اکرمکم عند الله اتقکم و به جبهه همانطور که توجه دارید بیشتر توجه کنید و دین ما به جبهه بستگی دارد و خون حسین (ع)و شهیدان بخاطر دین اسلام ریخته شد و باید خون ما این درخت خشکیده اسلام را بارور کند تا استعمارگران و چپاول گران را نابود گرداند و ما نباید فقط به این منظور به انتظار امام زمان (عج)باشیم که بیاید و ما را از دست غارتگران نجات دهند ای کسانیکه فریاد بر می آورید ای کاش در کربلا بودیم و به ندای هل من ناصر حسین پاسخ مثبت می دادیم و به یاریش می شتافتیم الآن صدای هل من ناصر ینصرنی حسین از جبهه ها به گوش می رسد و یاور می طلبد اگر ما در این راه تلاش نکنیم به اسلام و به خون به ناحق ریخته شهیدان و حسین (ع) خیانت کردیم و فردای قیامت در دادگاه عدل خداوند مسئولیم آنجاست که مهر سکوت بر دهانمان زده می شود و این پا است که شهادت می دهد می توانست به جبهه برود ولی نرفت واین دست است که شهادت می دهد می توانست به نفع اسلام و جبهه خدمت کند ولی نکرد همانا آنروز روز (یوم الحسره) است . امت شهیدپرور همیشه بیاد خدا باشید که یاد خدا دلها را آرامش می دهد و از خدا سلامتی امام را بخواهید و در نماز جمعه و مجالس عزا شرکت کنید که اسلام به همین مجالس پایدار است و اما ای مربیان قهرمان به دانش آموزان از همان اوایل درس ایثار و از خود گذشتگی را بیاموزید تا در آینده یاوری از یاوران حسین (ع)و پیروان واقعی امام زمان (عج) باشند.
و شما ای پدر و مادرم میدانم که تمام عمر برایم زحمت کشیدید و مرا از همان اوایل با حسین و ایثار حسین (ع) آشنا کردید و من نتوانستم گوشه ای از زحمتهایتان را جبران کنم و این فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین بود که مرا به جبهه کشاند و شما حتما این را می خواستید که فرزندتان افتخار پاسداری از اسلام و قرآن را داشته باشد و اکنون این افتخار به سر حد کمال یعنی شهادت رسیده و خدااین امانت را که به شما داده بود پس گرفت و نباید شما غمگین شوید و بر من بگریید چون این جانم امانتی در دست شما بود و این را بگویم که شهید عزادار نمی خواهد پیرو می خواهد و اشک را باید در غم مظلومیت حسین(ع)ریخت و شهیدان تنها انتظارشان ادامه راه حسین گونه آنها می باشد.
برادرانم اسلحه ام را بر زمین نگذارید و آنرا بدوش گیرید و بر علیه خصم تجاوزگر بتازید . خواهرم به مصیبتها شکیبا و صبور باشید و زینب گونه عمل کنید و اما ای اقوام دوستان و همشریان اگر از من بدی دیدید امیدوارم که به بزرگواری خود ببخشید و مرا حلال کنید و از من راضی شوید. والسلام علیکم و الرحمه ا... و برکاته
خداحافظ الی یوم لقائک خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار 26/7/66
علی بمان عسکری
پدر و مادرم ضمناً برایم چند رکعت نماز بخوانید و یک روزه بگیرید.
ثبت دیدگاه