شناسه: 354006

وصیت نامه شهید عباسعلی کارگرشریف آباد

بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
هرگز مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدایشان روزی می خورند.
با سلام و درود بر پیامبران و امامان و عالمان و با سلام و درود بر شهیدان از صدر اسلام تا به امروز و با سلام و درود بر سرور شهیدان و سید مظلومان حسین (ع) و با سلام و درود بر مولای شهیدان علی (ع) و باسلام و درود بر شهیدان عصرمان چه در انقلاب و حال در جنگ تحمیلی آمریکا بر ایران و درود بر شهیدان محراب و در خاتمه سلام و درود بر سید مظلومان عصرمان و شهید بزرگوارمان حضرت آیت الله سیدمحمد حسینی بهشتی ( روحش شاد ) و دیگر شهیدان عزیزی چون مطهری ، مفتح ،و شهیدان سربازی چون تیمسار قرنی ، فلاحی ، فکوری ، نامجو، کلاهدوز، دکتر چمکران ، شهید خلبان کشوری و تمامی شهیدان عزیزی که در راه هدف مقدس خودیعنی اسلام و قرآن عزیز جان خود را به جان آفرین تقدیم کردند و حال سلام و درود خداوند بر ملت بزرگ اسلام بر نائب بحق امام زمان و فرزند فاطمه و بت شکن عصرمان نائب الامام روح الله الموسوی الخمینی و به شما مردم مسلمان ایران و بخصوص اردکان و شریف آباد و کلاً هر مسلمانی که صدای ضعیف مرا در این وصیت نامه می شنوید، من به عنوان فرزند کوچکی از شما می گویم هر چه شما کردید امام عزیز ، این حسین زمانه را مثل چشمان و بلکه مثل جان خودتان و بلکه بهتر باید او را نگه داشت و گوش به فرامین او باشید و دعا برایش فراموش نکنید و با سلام و درود خداوند بر ملت شهیدپرور و قهرمان ایران به خصوص مردم منطقه کویر ولی مومن و صبور خودمان.. و حال سلام و درود بر شما ای پدر مهربان ، مادر گرامی ، همسر عزیز ، من می دانم که شما را اذیت کردم . امیدوارم به خاطر رضای خدا مرا ببخشید و حلالم کیند مخصوصاً تو مادر اگر تو از من نگذری خدا هم از من نخواهد گذشت.. و همسرعزیز شما هم همینطور و اگر خداوند به من منت نهاد و مرا به فیض شهادت که برای هر مسلمان افتخاری است قرار بدهد امیدوارم که اصلاً ناراحت نشوید بلکه خوشحال هم بشوید که خداوند خیلی شماها را دوست داشته که همچون فرزندی داشته باشید و برای اسلام فدا کنید و باسلام و درود بر شما برادران و خواهرانم امیدوارم که در پیشبرد انقلاب اسلام و راه شهیدان ادامه داده کوشا باشید و سلام من به همه فامیلها یک بیک برسانید و از همه ایشان حلال بودی بطلبیدکه خدای نا کرده به خاطر بعضی از مسائل شاید از دست من دلخور شده باشند و خیلی می خواستم همه را ببینم و خداحافظی کنم ولی خوب توفیق حاصل نشد ولی از خاک گرم خوزستان سلام می رسانم برای همه شماها، جائی که هزارها خون پاک جوانان ما هنوز بر روی زمینش می جوشد و دیگر اینکه خواهر بزرگم چند وقت است ندیده ام از طرف من سلام به او برسانید و بگوئید صبور باشد. در این جامعه اسلامی سعی کند که فرزندان خوبی تربیت کند . سمیه عزیز و فرزند آینده اش را سلام می رسانم و دیگر اینکه خیلی باید صبور باشید و دعا برای امام و رزمندگان را هیچ موقع.فراموش نکیند و خوشحال هم باشید که همچون فرزندی را داشتید در راه خدا هدیه کنید. و من می گویم که پدر و مادر ، من آگاهانه و دانسته با پیام بزرگ مرد تاریخ ، مرجع عالیقدر پا به جبهه جنگ گذاشتم و خود خواهان شهادت هم بودم.. مگر خون ما جوانها از خون سید الشهدا و شهید محراب حضرت علی (ع) بهتر است هزاران هزار جوانهای ما فدای یک تار مویشان.. فقط نصیحت به برادرانم که در راه اسلام قدم بزنید و راه.هر شهیدی را ادامه دهید. پس در خاتمه وصیت ، پدرجان اگر به فیض شهادت نائل آمدم امیدوارم مرا با لباسی که در تن دارم به خاک بسپارید که این لباس شرف و خیلی با ارزش است.. و در پایان پدر و مادر عزیز که کلمات آخرم را می گویم درارث بچه ها هرچه کوشا باشید. انشاء الله شماها را یاری خواهد کرد. دعای همیشگی امام .
 خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار والسلام .
 خداحافظ فرزند کوچکی از شما .
 عباسعلی کارگر تاریخ 1361/04/30

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه