شناسه: 354443

وصیت نامه شهید سیدابوالفضل موسوی هفتادر

بسم الله الرحمن الرحیم
 و قاتلوهم حتی لاتکونوا فتنه
 ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
 گمان مبرید آنانکه در راه خدا کشته شدند مردگانند بلکه زنده اندو در نزد خدای خود روزی می خورند بادرود و سلام بر پیشگاه بقیه اله الاعظم روحی و الرواح الفدابر منجی عالم بشریت حجه ابن الحسن العسکری و نائب برحق و ولایت فقیه زمان حضرت آیت العظمی الامام الخمینی و به امید آزادی کربلا وصیت نام خود را آغاز   می کنم.. جوانها و آنانکه که می توانند به جبهه بیایند که فعلاً مسئله اصلی جنگ است که در لبه پیروزی هستیم احتیاج به نیرو است . پس هر چه زودتر به جبهه ها بیائید و مسئله جنگ را حل نمائید . الان که وصیت نامه خود را می نویسم چند ساعتی بیشتر به عملیات نمانده است اما تو ای مادر من هرگز لباس سیاه نپوش و هرگز در شهادت من گریه نکن که من امانتی بیش نیستم . فرض کن که اگر پولی از بانک گرفته ای و پس از مدتی پس خواستند ناراحت نمی شوی . ما نیز امانتی بیش نیستیم که صاحب آن امانت خود را از شما خواسته . آفرین بر شیرت که این چنین پاک بوده است اما شما ای برادران عابدین و حسن با درس خواندن خود را ه شهیدان ادامه دهید و صادق جان و باقر جان صبر پیشه کن که استقامت از بهترین کارهاست اما شما ای اقوام و ای دوستان ای آشنایان هر که از ما بدی را دیده است ما را ببخشد . عمه جان و خاله جان ، پسر خاله ها و پسر دائی و مخصوصاً دائی بزرگ حاجی سید مهدی که به عنوان پدر برای ما بوده اید. عموجان ، پسر عمو و دختر عموها تمام ما را ببخشید و ما را حلال کنید که به قول شاعر:
 اگر بار گران بودیم و رفتیم                               اگر نامهربان بودیم و رفتیم
اما دایی جان از تو چند خواهش دارم ، 150 تومان پول سیدنورالدین نذر کرده ام بپرداز یک ماه روزه و 2 سال نماز قضا دارم البته خوانده ام اما میترسم در دوران جوانی قبول نبوده باشد . وصیتهایی را داشته ام که تعداد چند چیزی که دارم به کسانی که وصیت کرده ام بپردازی اما شما ای معلمان آینده کشور ای دانشجویان مرکز تربیت معلم علی تحلمی . غافل نشوید که معلمی شغل نیست بلکه یک وظیفه بسیار سنگین است و باید پیامبرگونه عمل نمائید مخصوصاً معلمان سال اول که دو سال باهم بوده ایم اگر ناراحتی از ما دیده اید مار ببخشید.. بین آبادی ، واعظی ، اقبال ، عبدالهی ، توکلی ، اسماعیل حیدری ، رضا ناصرحسینی.، میرزایی ، قاسمی ، مظفری ، محمودی ،        تاج آبادی ، کاظمی نسب ، سلیمی ، بمانی.، حسین مهدی ، کمالی و دیگر بچه ها که فرصت ذکر تمام اسامی آنها نیست و از بچه های هفتادر ، دو یا سه نفر مطمئن باشند که اگر توبه نکنند روز قیامت شرمنده خواهند شد و تو ای کوههای کردستان ، ای شهر بوکان ، ای استان خوزستان شاهد باشید ، ای قله های بلند سر دشت ، ای حجاج شهید شاهد باشید که تا آخرین نفس جنگیدم تا به شهادت رسیدم . دیگر بیشتر مزاحم وقت شریف شما نمی شوم و از تمام شما التماس دعا دارم..
 اگر رفتم از این دنیا بدانید ای جهانداران         من از شوریده حالان سر کوی وفاهستم
     اگر غلامرضا پسر عمو مواظب رفیق من باش تا ببینی به قسمی که خورده وفا    میکند یانه

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه